دکتر حامد حاجیحیدری در مصاحبه با «صبح نو»؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ الف) یکی از پرماجراترین موضوعات سال ۱۳۹۹، مسأله اینستاگرام و فیلترینگ آن بود؛ به راستی موضع صحیح و حکیمانه در قبال این شبکه اجتماعی چیست؟
▬ نکته اول و اصلی این که چه در مورد اینستاگرام که مطابق تحقیق «انجمن سلطنتی بهداشت عمومی انگلستان»، آلودهترین شبکه اجتماعی جهان شناخته شده است، و چه در مورد هر ابزار ارتباطی دیگر، تأمین «دسترسی هوشمند و ردهبندیشده»، همواره و همیشه، بهترین راهبرد مواجهه است؛ همیشه بوده است و اکنون نیز چنین است و در آینده قابل برآورد نیز چنین خواهد بود.
▬ «دسترسی هوشمند و ردهبندیشده» ممکن هم هست، و اگر تا کنون نیز در کشور ما یا موقعیتهای مشابه عملی نشده، به آن دلیل است که پای منافع شرکتها به این موضوع، یعنی تأمین دسترسی هوشمند و ردهبندیشده، باز نشده است. اگر حضور شرکتهای بزرگ که توان استخدام و ایجاد فناوری رده بالا را دارند، به موضوع باز شود، این اقدام میسر هست. یکی از دشواریهای پروژههای بزرگی مانند «اینترنت ملی» یا همین موضوع «ویپیان عمومی»، همین است که دولت کوشیده است، خودش آن را انجام دهد، و آن را به شرکتهای بزرگی مانند همراه اول یا ایرانسل یا ... تفویض نکرده است.
▬ نکته دوم و مهم دیگر این که، خب با بروز کوید۱۹، دگرگونیهای الزامی بسیاری روی داد، و از جمله آنها دگرگونی در بسیاری مفروضات دنیای لیبرال بود که معالأسف، فیالحال به ناظران و قاضیان حقوق بشر در جهان تبدیل شدهاند، و روشنفکران داخلی ما نیز سالهاست برای آنها این شأن را قائلاند. اگر در کشورهای غربی در موضوعی اعمال محدودیت شود، روشنفکران غربگرای ما سکوت میکنند، و اگر گشایشی در آنجا حاصل شود، در اینجا چون و چرایی نمیشود و ما نیز از دیدگاه غربگرایان ملزم هستیم، هر مسیری که آنها رفتند برویم.
▬ حالا با شوک کوید۱۹، دنیای لیبرال، به لرزه درآمده است. در رویارویی با کوید۱۹، و لزوم اعمال سختگیرانه محدودیتهای سلامت، این پرسش پدید آمد که آیا دولتها مجوز اعمال محدودیتها را بر مبنای تشخیص ان که فلان کار برای سلامتی فرد یا جامعه ضرر دارد، دارند یا خیر. فعلاً فیلسوفان و روشنفکران لیبرال دم برنمیآورند. آنها ساکت نشستهاند تا مقامات بهداشتی هر چه میخواهند بکنند. این، موضوعی است که ژان-فرانسوا کَرون، در کتابی که اواخر سال ۲۰۲۰ منتشر شد، با عنوان «طرحی از دنیای پس از بحران کوید۱۹»، مطرح کرده است. پرسش این است که تأثیر مخرب یک تصویر «ویژه» برای یک کودک کمتر از سن قانونی که هنوز قدرت انتخاب صحیح ندارد، یا حتی برای یک بزرگسال که بالاخره رؤیت چنین تصویری بر مناسبات اجتماعی او تأثیر خواهد گذاشت، در یک مقیاس اجتماعی، کماهمیتتر از تأثیر اجتماعی کوید۱۹ است؟ در یک مقیاس اجتماعی، کوید۱۹ روزانه موجب درگذشت، حدود ۱۰۰ نفر در کشور میشود؛ پرسش این است که تأثیرات آثار فرهنگی خشونتبار یا جنسی در اینستاگرام یا شبکه اجتماعی دیگر، روزانه منجر به نابودی چند خانواده و چند زندگی میشود؟ سهم این شبکهها در انگیزههای جدایی که این روزها عمدتاً عنوان خیانت را در خود دارد، چقدر است؟ روزانه در ایران ۴۹۳ طلاق ثبت میشود که عنوان خیانت سهم عمدهای از آن را به خود اختصاص میدهد؛ جداییهایی که به دلیل خیانت رقم میخورند که شرایط آنها در شبکههایی مانند اینستاگرام تسهیل میشوند، چند کودک طلاق بر جای میگذارند؟ سرنوشت کودکان طلاق چه میشود؟ آیا این مرگهای خاموش، کماهمیتتر از مرگهای ناشی از کوید۱۹ هستند؟
▬ ژان-فرانسوا کَرون در کتاب اخیر خود معتقد است که در جریان کوید۱۹، ما با بحران موازی در فلسفه و اخلاق لیبرال مواجه هستیم، و دقیقاً نمیدانیم که در قبال درخواستهای محدودیت آزادیها در موضوعاتی که مطلقاً کمتر از کوید۱۹ مرگبار نیستند چه بگوییم. من فکر میکنم، در زمینه تأثیرات مخرب اینستاگرام نیز مطالبه اجتماعی مهمی برای طبقهبندی دسترسیها وجود دارد تا ضمن حفظ مزایایی مانند سکوهای مناسب کسب و کار، تأثیرات اخلاقی، خصوصاً با ملاحظه شرایط کودکان و استحکام خانواده کنترل شود. همانطور که ژان-فرانسوا کَرون نیز مدلل کرده است، روشنفکران غربگرا هم مانند گذشته نمیتوانند حقبهجانب، ممالک «ازمابهتران» را گواهی بر عقبماندگی ما قلمداد کنند، چرا که امروز با وجود محدودیتهای سلامت جسمی، محدودیت برای حفظ سلامت انسانی و خانواده نیز لازم به نظر میرسد.
▀█▄ ب) در کشورهای دیگر هم استفاده از اینستاگرام ضوابطی دارد؟
▬ هر چند که این سؤال، به همان انگیزه قدیمی ما و شما بر میگردد که هر کار میکنیم باید خود را به یک روشنفکری غربگرا پاسخگو بدانیم که رفتار «ازمابهتران» را در هر صورت خوب و رفتار ما را مشروط به متابعت از آنها میداند؛ ولی، بله؛ اصلاً خود اینستاگرام و توییتر و ... ، رسماً با عناوینی مانند سکس، پورنو گرافی، مواد مخدر، خشونت، ترور، و ... اعمال پالایه میکنند، هر چند که معیارها و قرائت آنها از میزان مضر بودن این عناوین با ما متفاوت است.
▬ در ماه می سال ۲۰۱۷، یک نظرسنجی توسط انجمن سلطنتی بهداشت عمومی انگلستان انجام شد، که در آن از پاسخگویان خواسته شد تا بسترهای رسانههای اجتماعی را بسته به ایجاد اضطراب، افسردگی، و... ردهبندی کنند. نتیجه، مطابق تیتر BBC آن شد که «اینستاگرام، بدترین چیز برای سلامت جوانان است». بله، این تیتر BBC در سال ۲۰۱۷ بود (https://www.bbc.com/news/health-۳۹۹۵۵۲۹۵). در واکنش به این گزارش، اینستاگرام متعهد شد تا امنیت روانی جوانان و نوجوانان را در اولویت اصلی خود قرار دهد، که البته عملکرد اینستاگرام در این زمینه جای بحث دارد، چرا که دو سال طول کشید تا بالاخره در سال ۲۰۱۹، سیاستهای محدودسازی اینستاگرام، به طور جدی و مؤثر راهاندازی شود. تأکید میکنم که دو سال طول کشید، چرا که طراحی سیستمهای یادگیری ماشینی در همان سال ۲۰۱۷ توسط دانشگاه هاروارد و ورمونت راهاندازی شد، ولی دو سال طول کشید تا اینستاگرام این سیستم طراحی شده را اجرایی کند.
▬ دعاوی حقوقی در کشورهای مختلفی علیه انتشار محتوای سکسی و پورنو گرافی در اینستاگرام گشوده شده است، که مورد کلاسیک آن به موضوع انتشار محتوای سکسی پترو کالینز مربوط میشود که بازتاب اختلاف نظر در مورد چیستی محتوای سکسی ممنوعه میان اینستاگرام و کاربران است. در آن دعوای مشهور، پترو کالینز معتقد بود که قرائت متمایزی از تحریک جنسی در قیاس با اینستاگرام دارد، و واقعیت این است که واقعاً دلیلی ندارد که قرائت مالکان فیسبوکی اینستاگرام در مورد محتوای تحریک کننده جنسی بر همه کاربران ترجیح داده شود. خود اینستاگرام و مالک فیسبوکی آن هم در رویدادهای پس از انتخابات ریاستجمهوری امریکا نشان دادند که تعهدی به عدم پالایه ندارند، و حساب کاربری دانلد ترامپ را «به طور نامحدود» مسدود کردند؛ خلاصه این که موضوع «دسترسی هوشمند و ردهبندیشده»، بیش از آنچه ما فکر میکنیم، بدیهی انگاشته میشود و علیالاصول، ما هم در اعمال «دسترسی هوشمند و ردهبندیشده» خودمان نباید مشکلی داشته باشیم.
▀█▄ ج) خوانندهای با پخش یک کلیپ نامناسب، رکوردهای عجیبی در میزان بازدید ایجاد کرد، و بسیاری از والدین، از آینده و تربیت نوجوانانشان بیمناک شدند؛ به راستی امروز در عصر شبکههای اجتماعي و سونامی اطلاعات برای مصون ماندن چه باید کرد؟
▬ البته من باور ندارم که به کار بردن تعابیری مانند «رکوردهای عجیب» یا «سونامی» در مورد رویدادهایی که در شبکههای اجتماعی مختلف رخ میدهند درست باشد، چرا که شواهد و آمارها نشان میدهند که هنوز بخش مهمی از افکار عمومی واقعی جوامع، خارج از محیط این شبکههای دیجیتال شکل میگیرند و عمل میکنند. پس باور من این است که شبکههای اجتماعی، بیش از آن چه که واقعاً هستند، مهم تلقی شدهاند. حتی شوک کوید۱۹ نیز در این زمینه چندان کارساز نبود، و هنوز هم مردم بسیاری از جوامع دنیا، حضور در شبکههای اجتماعی عینی را به حضور در شبکههای اجتماعی دیجیتال ترجیح میدهند. شواهد مهمی هم در کشور ما هست که بارها افکار عمومی حاضر در شبکه به عنوان افکار عمومی معیار تصور شده است، ولی در واقع، چیز دیگری مشاهده شده است (مانند تشییع شهید حججی یا شهید سلیمانی به رغم آنکه پیش از این شهادتها، جو شبکههای اجتماعی در مقابل مداخله فعال ایران در سوریه قرار داشت).
▬ در عین حال، باید اذعان کنم که عملکرد نادرست ما در قبال شبکههای اجتماعی دیگر همچون تلگرام، موجب شده است که به نحو نامتعارفی توجه به اینستاگرام در ایران در قیاس با سایر نقاط جهان زیاد باشد. تنها کشور دنیا که در آمایش جهانی شبکههای اجتماعی، اقبال به اینستاگرام را به رنگ قرمز نشان میدهد، ایران است. به گمان من، این بر میگردد که ما به رغم امکان ردهبندی ماشینی دسترسی به شبکههایی مانند وایبر و تلگرام و توییتر و فیسبوک و...، آنها را به کل مسدود کردیم. حالا هم پیشنهاد من این است که ضمن راهاندازی «دسترسی هوشمند و ردهبندیشده»، تمام شبکههای اجتماعی و در کل، سراچههای دیجیتال و اینترنتی را تحت این سیستم ردهبندی شده هوشمند منطبق بر تمام قوانین کشور، در اختیار کاربران قرار دهیم، و البته بر این دسترسیها اعمال نظارت و حاکمیت کنیم.
▀█▄ د) طبیعتاً ایجاد سواد رسانهای امری زمانبر است؛ برای میانمدت و کوتاهمدت چه کنیم؟
▬ ایجاد سواد رسانهای یک بحث است، و اعمال حاکمیت بحث دیگر. در موضوعاتی مانند کوید۱۹ نیز به مردم اطلاعات میدهیم تا خودشان ملاحظات بهداشتی را مراعات کنند، ولی در عین حال، وزارت بهداشت نیز باید به نام منافع عمومی و اراده ملی، اعمال حاکمیت کند و از سلامت جامعه دفاع نماید. چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ما به هر دو احتیاج داریم؛ هم رفتار اخلاقی و مسؤولانه کاربران، و هم اعمال حاکمیت. این دو، دو موضوع متفاوت است و نباید با هم مخلوط شوند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم