فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

تأمل مجدد در یک ساز و برگ امنیتی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری ادامه مطلب...در گفتگو با فارس‌پلاس؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  شواهد و مستندات نشان می‌دهند اغتشاشات سال گذشته برخلاف شعار  و فضاسازی‌های دشمنان و معاندین، یک پروژه‌‌ی سیاسی-امنیتی در اتاق فکرهای غربی طراحی شده بود و نه یک جنبش اعتراضی اجتماعی. نظر و تحلیل شما در این باره چیست؟
▬    بسم‌الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین. در این ارتباط به دو نکته باید اشاره کنم؛
▬    یک نکته، مطلبی است که از سال قبل و از همان آغاز برآمدن موضوع، بر آن تأکید داشته‌ام که این رویدادها، مطابق تعریف، جنبش اجتماعی (Social Movement) نبوده است. در واقع، ما، در زمینه تغییرات اجتماعی، با سطوح مختلفی از دربرگیری اجتماعی مواجه هستیم که طیفی را شامل می‌شود؛ از یک نزاع گذری تا در بزرگ‌ترین سطح تاریخی، انقلاب. وقتی با یک انقلاب مواجه هستیم که غالب اقشار یا سکتورهای جامعه درگیر فرآیند تغییری می‌شوند که ایدئولوژی و کارگزاران تغییر فعال دارد؛ یک سطح فروتر، جنبش اجتماعی است که در آن قاطبه لااقل یک قشر اجتماعی، درگیر فرآیند خواست تغییری با طرح تغییر و کارگزاران فعال می‌شوند. یک سطح فروتر، پراتست یا اعتراض است که طی آن، قاطبه یک یا چند قشر اجتماعی فارغ از ایدئولوژی تغییر یا کارگزاران فعال، خواست تغییر اجتماعی را پیگیری می‌کنند که رویدادهای سال 96 را می‌توان در این قالب ارزیابی کرد. وقتی، نه جمعیتی به گستره قاطبه یک قشر اجتماعی درگیر است و نه ایده‌ای برای تغییر وجود دارد، و نه کارگزاران برنامه‌دار و مسؤولی هدایت تغییر را بر عهده دارند، ما با یک نزاع گذری مواجه خواهیم بود.
▬    تا آنجا که به رویدادهای سال قبل به بهانه درگذشت مهساامینی مربوط می‌شود، ما با هیچ یک از این سطوح از تحلیل معمول فرآیندهای تغییر اجتماعی مواجه نبودیم، بلکه با ساز و برگ مصنوع امنیتی رویاروی شدیم که بسیار مشابه با ساز و برگ امنیتی مشابه در موارد این‌چنین هدایت شد. در واقع، وقایع سال گذشته، کمتر برازنده عنوان «اجتماعی»، و بیشتر به مثابه ساز و برگ امنیتی قابل ارزیابی هستند.
▬    حقیقت این که، در سطح تحلیل اجتماعی، پس از فشار اقتصادی عظیمی که دولت قبل بر مردم تحمیل کرد و همچنین فشارهایی که تابع تحولات اقتصادی در سطح جهانی بودند، انتظار پراتست یا اعتراض اجتماعی وسیعی داشتیم، ولی واقع آن است که مردم در این ساز و برگ امنیتی دخیل نشدند و ترجیح دادند حتی درزمینه فشار اقتصادی به دولت جدید که مورد اعتمادشان بود مهلت پیشبرد سیاست‌های اصلاحی اقتصادی را بدهند؛ و جالب آن است که انتلکتول‌هایی که مع‌الأسف برخی از آنان آشکارا با سفارت‌های خارجی در ارتباط هستند، خشمگین بودند که چرا مردم به این ساز و برگ نمی‌پیوندند؛ آن‌ها تعجیل داشتند تا آثار سوء دولت قبلی بر جا هست، خشم مردم را علیه حکومت اسلامی متوجه کنند و خشمگین بودند که مردم قصد کرده‌اند تا به دولت نوپای آیت الله رئیسی مهلت بدهند؛ در واقع، این سیاست‌های دولت آیت الله رئیسی بود که هم در مردم امید بهبود ایجاد کرد و هم پس از رویدادهای سال آینده ریشه‌های آن دسیسه امنیتی را خشکاند و زمینه را برای تجدید دسیسه‌ها در سالگرد از بین برد.
▬    نکته دومی که در ارتباط با پرسش شما باید عرض کنم، نکته‌ای است که در پرسش شما مستتر است؛ این که موضوع را به اتاق‌های فکر غربی نسبت می‌دهید؛ من فکر می‌کنم که وقت آن است که به مماشات و تغافل نسبت به کسانی که درون کشور، آگاهانه مشغول اقدام علیه منافع ملی هستند خاتمه دهیم. طی سال‌های گذشته، نیروهای انقلاب، مدام کوشش کرده‌اند که از کنار این حقیقت که به خوبی در فیلم «یتیم‌خانه ایران» تصریح شده که «وطن‌فروشی در اين مملكت نوبر نيست»، با مماشات عبور کنند و دسیسه‌ها را به اتاق فکرهای غربی نسبت دهند و امیدوار باشند که اقدام کنندگان علیه منافع ملی، به خود بیایند و رفتار خود را اصلاح کنند؛ منکر آن نیستم که دشمنان خارجی دخیل هستند، ولی ارجاع مستمر این رفتارهای زشت ضدوطنی به خارجی‌ها، گویا برخی از داخلی‌ها را آسوده کرده است که می‌توانند دست به رفتارهای نابهنجار علیه کشور بزنند و دست آخر هم خودشان یا جناح سیاسی‌شان بتوانند با کارنامه پاک شده، به فکر اقدام بعدی علیه منافع ملت خود باشند. آخر این چه جناح سیاسی داخلی است که برای خودش چند روزنامه دارد و دبیر کل دارد و دم و دستگاه دارد، و در عین حال، چند دو جین از اعضای رسمی سابق‌اش، همین حالا به دشمنان کشور پناهنده شده‌اند و از آن بیشتر، علیه کشور دست به اقدام می‌زنند؟!
▬    خب در این قضیه سال گذشته، از نوع شبکه‌سازی کار و همچنین میزان بالای خشونت آن، معلوم بود که طراحی کار با منافقین خلق است و آن‌ها در میان برخی از فعالان سیاسی داخلی نفوذ کرده‌اند. این که بعد از این همه سال از خیانت منافقین در جریان جنگ تحمیلی و همراهی آشکار و بی‌پرده آن‌ها با صدام، هنوز کسانی بتوانند با آن‌ها همراهی کنند، جای مماشات ندارد. سیاست واقعی، گاهی نیاز به قاطعیت بی‌مماشات دارد؛ شرایط امروز جهان، به طور کم‌سابقه‌ای حساس است، و خطای عملکردی یا محاسباتی، می‌تواند تبعات سهمگینی در سرنوشت هر ملتی به جای بگذارد؛ من فکر نمی‌کنم این دست مماشات‌ها در این شرایط حساس، مبتنی بر آینده‌نگری معقولی باشد ...

▀█▄  یکی از مسائلی که مورد توجه دشمنان خارجی و همین‌طور به تعبیر شما، وطن‌فروشان داخلی قرار دارد، سرمایه‌گذاری روی برخی اختلافات و اصطلاحاً گسل‌های قومی و مذهبی و فرهنگی و... در جامعه‌ی ایران است. به نظر شما برای حرکت در مسیر ترمیم گسل‌ها و تقویت اتحاد و انسجام ملی برداشتن چه گام‌هایی اولویت دارد؟
▬    مسیر دشوار و پرسنگلاخی است؛ اینجا چند نکته را باید در محاسبه موقعیت دخیل دانست؛
▬    یکی آن که، فرآیندها و سکوهایی در جریان و کار هستند که مفهوم هویت ملی و به تبع آن، دولت ملی را به نحو برگشت‌ناپذیری تضعیف می‌کنند. این فرآیندها طی یک قرن گذشته در جریان بوده‌اند و با ظهور فناوری‌های تازه ارتباطی شتاب روزافزونی گرفته‌اند؛ در واقع، هر فناوری ارتباطی جدید،  انقلابی در این زمینه به بار آورده و بی‌اغراق، نسل متمایز و انحصاری مربوط به خود را پدید آورده است؛ یکی از جمله‌های مهم و تعیین‌کننده در تاریخ علوم اجتماعی این جمله مک‌لوهان است که می‌گوید: «رسانه جامعه است»؛ این جمله مهم و تاریخ‌ساز دلالت‌های مختلفی برای عالمان علوم اجتماعی دارد، ولی یکی از دلالت‌های مهم آن این است که هر رسانه‌ای جامعه مختص به خود را ایجاد می‌کند. این نکته، از یک سوی، منجر به آن می‌شود که ما متوجه منابع فرهنگ نیرومندتری برای تنظیم هویت باشیم که در سطح تمدنی افراد را بازتعریف کند. در واقع، اگر به دنبال مبنایی برای هویت برنامه‌دار هستیم، باید آن را در سطح «امت» جستجو کنیم، نه «ملت». نکته دیگر آن است که باید در قبال فناوری‌ها و سکوهایی که در مقابل هویت امتی و تمدنی قرار می‌گیرند، آرایش هوشمند و فعالی داشته باشیم. در این زمینه، موضوع سکوی «اینستاگرام» از کمال اهمیت برخوردار است؛ «اینستاگرام»، مطابق ارزیابی‌های جهانی، «آلوده‌ترین» شبکه اجتماعی است؛ حتی مارک زاکربرگ لازم دانست تا یک روبات، به طور خاص، محتوای به اشتراک گذاشته شده از مبدأ «اینستاگرام» را به لحاظ محتوای وقیح و رکیک بررسی و از نفوذ آن‌ها به فیس‌بوک و واتسپ ممانعت کند. این را بگذارید کنار این واقعیت اسف‌بار که اینستاگرام دارای بالاترین میزان کاربری در ایران است؛ در واقع، تنها کشور قرمز در جهان به لحاظ کاربری اینستاگرام ایران است. هر چند وضع کلی برهنگی زنان در جهان خوب نیست، ولی میانگین عرضه شده در اینستاگرام، بسیار بدتر است. وقتی مردم یک کشور، با اینستاگرام، به عنوان رسانه ارتباطی عمده مواجه می‌شوند، طبعاً خود را در یک توزیع بدنرمال میانگین می‌کنند که بر اساس هر نوع ارزیابی، فاصله زیادی تا انسان متمدن، آن هم انسان متمدن شرقی با ارزش‌های الهی‌اش دارد. باید تدبیر مؤثری در مواجهه با دسترسی هوشمند شهروندان به اینترنت داشت، ولی بویژه در مورد «اینستاگرام»، نیاز به سیاست‌ها و تدابیر هوشمندانه هست؛ وقتی چنین توافقی در سطح جهانی در مورد محتوای آلوده اینستاگرام وجود دارد، این عجیب است که در کشور ما با ملاحظات دینی، تحت تأثیر فانتزی‌های نسنجیده انتلکتولیسم بیمار ایرانی در مورد آزادی، چنین رهایی و یلگی‌ای وجود دارد.
▬    یک نکته دیگر درزمینه هویت، موضوع، قومیت، بویژه قومیت‌های غرب کشور است؛ واقع آن است که در سرتاسر دوران قاجار به بعد، ما با یک آمایش نا همسان توسعه در کشور مواجه بوده‌ایم و تهران، به نحو نامتناسبی امکانات کشور را به سمت خود جلب کرده است. البته پس از انقلاب با افت و خیز، این وضع رو به بهبود بوده است و در سال 1391 مناسب‌ترین ضریب جینی تاریخ کشور را تجربه کردیم، ولی در هر حال، ریشه‌های نابرابری تهران-پیرامون بسیار عمیق‌تر از آن است که بتوان طی کمتر از پنج نسل سیاسی، آن را ریشه‌کن کرد. طی چند دهه اخیر هم، بویژه غرب کشور علاوه بر جنگ تحمیلی، با چند موج عظیم از بلایای طبیعی مواجه بوده است. مجموع این شرایط، باعث شده تا «حاشیه‌نشینی» در شهرهای بزرگ، بویژه در تهران و خصوصاً در غرب تهران به اصلی‌ترین مسأله اجتماعی کشور تبدیل شود. در حواشی کلان‌شهرها بنا به تعبیر درخشان رابرت چمبرز، «چرخه‌های فقر» شکل گرفته که کوشش‌های فقرای حاشیه‌نشین برای رهایی از فقر را مذبوح باقی می‌گذارد. در ناآرامی‌های اخیر کشور در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی، سربازگیری‌ها عمدتاً از میان این حاشیه‌نشینان صورت گرفت، و بخشی از درمان ریشه این ناهمواری‌های سیاسی، سامان‌دهی موضوع حاشیه‌نشینی است.
▬    کلید درمان ریشه مسأله حاشیه‌نشینی، به احیای مبدأ از طریق گشودن مسیرهای رشد اقتصادی در نقاط کم‌توسعه بویژه در غرب کشور برمی‌گردد. انجام این کار دشوار بود، ولی اکنون با دو تحول در دسترس‌تر شده است. یکی با گشایش اتمسفر سایبرفضا برای فعالیت اقتصادی و اجتماعی و دیگری، گسترش فرصت‌ها برای بنگاه‌های کوچک و متوسط، که البته توضیح این دو مطلب خارج از حوصله گفتگوی شماست...

▀█▄  مشخصاً در موضوع حجاب از منظر اجتماعی چه سیاست‌گذاری را به سیاستمداران و نظام حکمرانی کشور توصیه می‌کنید که ضمن صیانت از موازین و ضوابط شرعی، اولاً کارآمد و نتیجه‌بخش هم باشد و ثانیاً کمترین میزان تنازع و اختلاف اجتماعی را تولید کند؟
▬    مهم‌ترین نکته، برای فائق آمدن بر این موضوع و البته انبوهی از مسائل دیگر، حکمرانی مؤثر بر سایبرفضا یا همان چیزی است که به اشتباه به آن «فضای مجازی» گفته می‌شود. این عبارت «مجازی»، اغلب، باعث می‌شود که این فضا را جدی نگیریم، در حالی که واقعی‌تر از فضای عینی است و جبرهای متنوع و جدی را بر محیط خود تحمیل می‌کند. پس، باید آن را به عنوان فضای اول جدی گرفت، و حکمرانی مؤثر بر آن را وظیفه نخست دستگاه حکمرانی شمرد. درزمینه حکمرانی مؤثر بر سایبرفضا، بویژه با لحاظ موضوع مسائل فرهنگی و بویژه برهنگی، به کنترل کاملاً مؤثر دسترسی به اینستاگرام یا شبکه‌های مشابه مانند تیک‌تاک که بویژه متکی بر انتشار تصویر هستند، از طریق گشایش‌های هوشمند در سایر پیام‌رسان‌ها مانند تلگرام و توییتر و فیس‌بوک و ... ابرام دارم. اثبات شده است که فیلترینگ کاملاً هوشمند میسر هست؛ پس باید این فیلترینگ هوشمند را نه فقط در مواقع بحرانی به کار گرفت.
▬    به تبع و به موازات کوشش برای «حکمرانی مؤثر بر سایبرفضا»، موضوع دیگر مطرح، «حکمرانی مؤثر ”از طریق“ سایبرفضا» است. در واقع، بسیاری از حیطه‌های حکمرانی می‌تواند به متن سایبرفضا منتقل و از طریق سایبرفضا به فضای عینی اعمال شود. در همین زمینه حجاب، همان‌طور که از قبل متذکر می‌شدیم، عملکرد سایبرپلیس می‌تواند بسیار مؤثرتر از پلیس مستقر در فضای عینی باشد، همان‌طور که در سایر اعمال قانون‌ها این شیوه مؤثرتر هست. در کل، حکمرانی الکترونیک، یک ضرورت مهم در مباحث «دولت نورفاهی» است که بسیاری از دشواری‌های دکترین‌های سیاسی نولیبرال را حل و فصل می‌کند و در واقع، چهارچوب سیاست‌ورزی در آینده خواهد بود؛ البته آینده‌ای که به سرعت فرامی‌رسد و رسیده است...
▬    یک تغییر دیدگاه بنیادین هم لازم هست، هم در میان مردم و بویژه در مورد سیاست‌گذاران. واقع آن است که از زمان برآمدن سست اصلاح‌طلبی به عنوان آزادی‌جویی بی‌ملاحظه، ما که ید طولایی داریم در آن که از مارکس مارکسیست‌تر و از پوپر لیبرال‌تر باشیم، شور فانتزی آزادی را درآورده‌ایم و گمان می‌کنیم و در رسانه‌ها هم مفروض گرفته‌ایم که هر قدر هم که فانتزی آزادی منجر به صورت‌های ضدتمدن شود و فرق زندگی انسانی از زندگی حیوانی را بردارد، باید همچنان از آزادی‌های هر چند نامشروع دفاع کرد. واقع آن است که همواره تصادم آزادی با اقتضائات شأن و تمدن انسانی، یک مسأله ثابت و محوری بوده و هست؛ حتی فیلسوفان نولیبرال هم مفاهیمی همچون «آزادی مثبت/آزادی منفی» دارند و می‌پذیرند که نمی‌شود همه آزادی‌ها را تحمل کرد. همواره این، به عنوان یک اصل پذیرفته شده است که آزادی باید در چهارچوب‌هایی محدود شود؛ این چه فرضی است که عملاً در میان ما پذیرفته شده است که یک فرد باید آزادی آن را داشته باشد که نه فقط به زیان جامعه، بلکه تقریباً مانند گربه‌ها، برهنه، در جامعه بگردد و اگر هم کسی به او انتقاد کند، این انتقادکننده است که ملامت می‌شود؟! نباید فرمول تمدن برعکس شود؛ تمدن، به قول نوربرت الیاس، در خودنگهداری است که معنا پیدا می‌کند؛ از دیدگاه نافذ نوربرت الیاس، اصلاً کسی که به نام آزادی یا هر نام دیگر، باور دارد که هر کار دوست دارد و دلش می‌خواهد انجام می‌دهد، باید در متمدن بودن و حتی در یک تعبیر کانتی باید در انسان بودن او شک کرد.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 21 آبان 1402 ساعت 09:38

جمع‌بندی گاردین؛ حاکمیت صهیونی بر سرزمین‌های اشغالی دیگر قابل دوام نیست

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری توأم با برداشت آزاد؛ ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    هریت شروود، ظهرگاه شنبه، چهارم نوامبر، طی یادداشتی در گاردین، عملاً پذیرفته است که تنها راه‌حل ممکن برای وضعیت فعلی سرزمین‌های اشغالی پایان دولت اسرائیل است. پس از جنگ فعلی، «ما با دو جامعه به شدت ترومازده مواجه خواهیم بود»، که انتظار همزیستی میان آنان نمی‌شود داشت. مطلقاً نمی‌شود به تعادل ناپایدار پیشین بازگشت.
▬    بر اساس یادداشت او، در ماه سپتامبر، نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو نشان داد که تنها ۳۵ درصد از اسرائیلی‌ها معتقدند که دو کشور اسرائیل و فلسطین می‌توانند با یکدیگر همزیستی داشته باشند. نظرسنجی گالوپ این رقم را در میان فلسطینیان فقط ۲۴ درصد نشان داد.
▬    از این قرار، به نظر نمی‌رسد که طرح دو کشوری سرزمین‌های اشغالی عملی و شدنی باشد و لاجرم ناپایدار خواهد بود.
▬    آرون دیوید میلر، مشاور دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در امور غرب آسیا، به این جمع‌بندی رسیده است که باید میان «آرزو و واقعیت تمایز قابل شد» و باید پذیرفت که آرزوی اسرائیلی‌های برای داشتن سرزمین مستقل برای خودشان شدنی نیست. میلر تصریح کرد: «موانع متعددی در مسیر راه‌حل دو دولتی وجود دارد، از جمله اینکه پس از جنگ فعلی، «ما با دو جامعه به شدت ترومازده مواجه خواهیم بود»، که انتظار همزیستی میان آنان نمی‌شود داشت.


▬    اساساً ایده این است که یک دولت دموکراتیک در سرزمینی که اکنون اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی است، با آرای برابر برای همه تأسیس گردد.
▬    اما این امر ناگزیر به معنای پایان دولت یهودی خواهد بود، زیرا یهودیان در این کشور جدید، به اقلیت تبدیل خواهند شد.
▬    طبق داده‌های اداره آمار اسرائیل در سال گذشته، یهودیان ۷۴ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دادند، یعنی ۷ میلیون نفر.
▬    جمعیت اعراب ساکن اسرائیل، ۲۱ درصد یا تقریباً ۲ میلیون نفر است.
▬    در سال جاری، اداره مرکزی آمار فلسطین جمعیت کرانه باختری و غزه را ۵.۵ میلیون نفر اعلام کرد.
▬    مجموع اعراب اسرائیل و ساکنان عرب غزه و ساحل غربی رود اردن، نزدیک به ۷.۵ میلیون نفر است.
▬    این، در کنار دو واقعیت دیگر، یعنی، جوان بودن جمعیت اعراب و همچنین لزوم حق رأی فلسطینیان اخراج شده از سرزمین اصلی، تصدیق می‌کند که حاکمیت یهودی و صهیونی بر سرزمین‌های اشغالی قابل دوام نیست.

https://www.theguardian.com/world/2023/nov/04/israel-palestine-is-the-two-state-solution-the-answer-to-the-crisis
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 آبان 1402 ساعت 17:51

خویشتن‌داری و رویارویی حساب‌شده در فاز تازه تحولات سرزمین‌های اشغالی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    یک. به نظر می‌رسد که مجموعه‌ای از نیروها در سطح بین‌الملل، انگیزه‌هایی برای تحریک درگیری‌ها در سرزمین‌های اشغالی داشته‌اند؛ از روس‌ها برای پوشش دیپلماسی عمومی موضوع اوکراین، تا بایدن در امریکا برای سرپوش گذاردن بر رسوایی هانتر تا انتخابات، و چین، برای مشغول کردن امریکایی‌ها و تحمیل هزینه به آن، ...
▬    دو. مع‌الوصف، با فرض معقول تحریک درگیری از جانب خود اشغالگران به هدف گسترش شهرک‌سازی‌ها و تحقق ایده قدیمی نتانیاهو بر ضرورت تسلط به غزه، یا حتی عقده‌ها و انگیزه‌های شخصی نتانیاهو، محاسبات معقولی را می‌توان برای تصمیم مستقل حماس برای پیش‌دستی شگفت‌انگیز ملحوظ داشت...
▬    سه. اما پیش یا پس از شکل‌گیری شگفتی «طوفان الاقصی»، می‌توان این محاسبه را برای اشغالگران و امریکایی‌ها در نظر گرفت که آن‌ها به این منازعه، به چشم فرصتی برای درگیر کردن ایران در یک جنگ فرساینده، مانند مورد اوکراین برای روسیه، یا هنگ‌کنگ برای چین بنگرند...
▬    چهار. ولی ایران و همچنین حزب‌الله، با خویشتن‌داری و رویارویی حساب‌شده، و با درک این که توقف اشغالگران پشت مرزهای فشارجهانی حقوق بشر یا هر ملاحظه دیگر، عملاً به مثابه پذیرش شکست برای آنان است، شرایطی را فراهم آوردند که اشغالگران با پای خود به یک قتلگاه بدتر از پاریس دوران جنگ‌دوم بشتابند...
▬    پنج. حالا، شرایطی پیش آمده که امریکایی‌ها مایل‌اند اشغالگران را از ورود به غزه متوقف کنند، ولی اشغالگران، بیش از حد در الزامات ورود به میانه جمعیت دو میلیونی مسلح و انتقام‌جوی غزه فرو رفته‌اند و گمان نمی‌رود که واقع‌بینی لازم برای توقف پشت دیوارهای غزه را داشته باشند....
▬    شش. کشتن یا وادار کردن دو میلیون نفر به مهاجرت، نشدنی است، و تا همین حال، اقل دستاورد «طوفان الاقصی» در کنار نابودی بی‌سابقه مفهوم امنیت در اسرائیل، برانگیختن اجماع جهانی علیه این جرثومه بوده است...
▬    هفت. پس، به نظر می رسد که اسرائیل وارد شهر غزه و سایر شهرهای شمال و جنوب باریکه غزه خواهد شد؛ جنایت بسیار خواهد کرد و وجهه جهانی خود را در متن بیداری به دست آمده در موج اخیر، بیش از پیش از کف خواهد داد؛ و خود نیز به طرزی فرساینده و طولانی و روزمره، کشته خواهد داد؛ و رفته رفته شرایطی بدون مرز در منطقه مشروعیت خواهد یافت که در جریان آن، اقسامی از مبارزان و مجاهدان در کل منطقه نوسان خواهند کرد تا برنامه ضدصهیونی را پیش ببرند.
▬    در آستانه شرایطی هستیم که دیگر، شنیدن خبر کشته شدن روزانه چند اشغالگر، به رغم گذشته، خبر معمولی خواهد شد؛ و این برای فرمول گسترش و تثبیت اسرائیل، چیزی غیر از سرازیری سقوط نیست.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 آبان 1402 ساعت 01:16

«اتمسفر/سپهر» و «قطاع» به مثابه جایگزین‌های پساانسان‌گرایانه «فرهنگ» و «طبقه»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    بازسازی ریشه علوم انسانی مدرن که از آدام اسمیت، حول مفهوم «تقسیم کار» بنیان گذاشته شد، ضرورت یافته است؛ این ضرورت از آن روست که نه تنها از ابتدا نسبت به شرکای غیراومانیستی «تقسیم کار» (مانند عناصر محیط زیستی، عناصر ماشینی، و گروه‌های حاشیه‌ای و بومی) غفلت شده بود، بلکه حضور گسترده ماشین‌ها و بویژه ماشین‌های هوشمند در تقسیم کار اجتماعی خصال متفاوتی به «تقسیم کار» القا می‌کند.

-----------------------------------

توضیح بیشتر در مورد این تز را در یادداشت های پیشین ملاحظه فرمایید:

•    تأمل در تقسیم کار نوین (۱۳۹۳)
•    دگرگونی‌های نظری لازم در بررسی مسائل اجتماعی سایبر (۱۳۹۹)
•    معماری مجدد علم اقتصاد: عبور از ”تقسیم کار“ به ”تقسیم فراغت“ (۱۳۹۴)
•    دگرگونی جهانی در ماهیت ”قطاع اجتماعی متوسط“ (۱۳۹۵)
•    پسااومانیسم ضروری برای حکمرانی توحیدی در سایبرفضا (۱۳۹۸)
-----------------------------------

▬    تجدید نظر در مفهوم «تقسیم کار»، بلافصل، منجر به جایگزینی زنجیره‌ای مفاهیم دیگری مانند «شبکه» به جای «جامعه»، و «عملگر» به جای «کنشگر» می‌گردد؛ ...
▬    روش‌های تحقیق در علوم انسانی، کاملاً مبتنی بر رایانش و هوشمند می‌شوند و بدین ترتیب، روش‌های گردآوری و تحلیل داده موجود کم‌فایده می‌شوند و تحلیل کلان‌داده‌ها جایگزین خواهند شد؛ ...
▬    ... و زنجیره‌وار، تمام مفاهیم علوم انسانی، جایگزین‌هایی برای خود خواهند یافت؛...
▬    ... و در میان مفاهیم مرسوم، مفهوم «فرهنگ» گزینه نخست این تحول است؛ در واقع، «فرهنگ» اومانیستی‌ترین مفهوم علوم انسانی است که عمیقاً متأثر از نظریه فرهنگی عصر ویکتوریا، به محوریت «انسان مرد سفیدپوست اروپایی» گواهی می‌دهد. این تبختر، مکرراً مورد انتقاد قرار گرفته است، ولی اکنون، و با مرکززدایی کامل از مفهوم تقسیم کار، عبور از مفهوم «فرهنگ» همچون پیام رمزی عمل می‌کند که عصیان کامل علیه علوم انسانی و اجتماعی متعارف را تحریک می‌کند.
▬    پیشنهاد من برای این جایگزین، چیزی در حدود مفهوم «اتمسفر/سپهر» است، که علاوه «ارزش‌ها و هنجارهای انسانی»، شامل «داده‌ها»، «عناصر ارتباطی طبیعی»، و «ارزش‌ها و هنجارهای گروه‌های حاشیه‌ای و بومی» خواهد بود.
▬    نیز، مفهوم «طبقه» و تعبیر وسیع‌تر آن در مفهوم «قشر» نیز، به همان دلایل پسااومانیستی باید جایگزین شوند تا درک ما از موضوعات پایه در علوم شناختی نوین گشایش یابد و پیشنهاد جایگزین برای این مفاهیم هم می‌تواند چیزی شبیه به «سکتور/قطاع» باشد. این مفهوم، شامل عملگرهایی است که به لحاظ سرمایه‌های معنایی در شبکه، در موقعیت مشابهی قرار می‌گیرند.
▬    در مجموع، سازمان مفهومی پایه به این ترتیب خواهد بود:

۱.    جامعه/Society ← شبکه/Network
۲.    کنشگر/Actor ← عملگر/Actant
۳.    فرهنگ/Culture ← سپهر/Atmosphere
۴.    طبقه/Class و قشر/Stratification ← قطاع/Sector
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 12 آبان 1402 ساعت 13:29

اتمسفر کریپتویی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از سهیل مؤمنی؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    می‌توان در کنار اتمسفرهای زیست و کسب و کار مرسوم، اعم از اتمسفر تجاری شرکتی و غیرشرکتی، یا اتمسفر دولتی، یا اتمسفر خدماتی، یا...، از اتمسفر کریپتویی سخن گفت. این اتمسفر به قدری گسترده شده است که در هر نوک و کنج فنّاوری حضور دارد. بر اساس تحقیقاتی که شرکت‌های مختلف در زمینه کریپتو انجام داده‌اند، می‌توان تعداد استارت‌آپ‌های فعال در این زمینه را در ۱۳۰ تا ۱۵۰ حوزه دسته‌بندی کرد. دسته‌بندی‌های اصلی در این زمینه عبارت‌اند از: امور مالی غیرمتمرکز، شرکت‌های زیرساختی متمرکز یا غیرمتمرکز، توکن‌های مثلی و غیرمثلی، گیمینگ، سازمان‌های غیرمتمرکز و پروژه‌های مرتبط با امور مالی متمرکز.
▬    یکی از دسته‌بندی‌های بزرگ، دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز است که به مجموعه‌ای از فناوری‌ها و برنامه‌ها اطلاق می‌شود که به شکل غیرمتمرکز عمل می‌کنند و امکاناتی مانند خرید و فروش رمزارزها، دریافت و پرداخت وام، سپرده‌گذاری و سوددهی، تبادل توکن‌ها، پوشش بیمه و پرداخت حقوق را فراهم می‌کنند. در دیفای، هیچ موسسه، مرکز یا سازمانی نیست که بر تراکنش‌ها کنترل و نظارت داشته باشد و تعاملات بین افراد از طریق زنجیره‌های بلوکی انجام می‌شود که قابل ردیابی، شفاف و امن است. در حال حاضر، ۴۰ میلیارد دلار دارایی در این پلتفرم‌ها قفل شده است که نشان‌دهنده اعتبار بالای این حوزه، چه از دید سرمایه‌گذاران خرد و چه از دید سرمایه‌گذاران نهادی است. در سال ۲۰۲۰ در چنین روزی، حجم دارایی‌های قفل‌شده در این حوزه ۱۰ میلیارد دلار بوده است که این رشد چهار برابری بسیار چشمگیر است.

▀█▄ سرمایه‌گذاران خطرپذیر در دنیای کریپتو
▬    تا پایان اکتبر ۲۰۲۳، بیش از هزار استارت‌آپ کریپتویی حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاران خطرپذیر را جلب کرده‌اند. این آمار نسبت به سال ۲۰۲۲ کاهش یافته؛ اما نسبت به سرمایه‌گذاری‌های قبل از ۲۰۲۱، روند رشد قابل‌توجهی داشته است که نمایانگر رشد این صنعت در نوآوری‌هاست. تاکنون بیش از ۱۲ هزار نهاد و سرمایه‌گذار فرشته (Angel Investor) در استارت‌آپ‌های کریپتویی در مراحل ابتدایی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند که خود نشان‌دهنده جذابیت این حوزه برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر است.

▀█▄ روندهای جدید در دنیای کریپتو
▬    در اتمسفر کریپتو، سرعت رشد فناوری، به توان چند برابر سایر حیطه‌های دنیای فناوری است. به همین دلیل، سالانه در این حوزه، بخش‌های متفاوتی مورد توجه سرمایه‌گذاران خرد و نهادی قرار می‌گیرد. در ادامه به سه ترند موجود در صنعت کریپتو پرداخته‌ام:

▀█▄ شبکه‌های اجتماعی بلاک‌چینی


▀█▄ WEB3 و SOCIAL GRAPHS
▬     چند شرکت در گذشته برای فعالیت در این زمینه تلاش کردند اما موفق نبودند. اکنون، سه پروژه با بنیان‌گذاران باتجربه و نوآوری، از جمله Stani Kulechov (یکی از بنیان‌گذاران Aave Protocol با پروژه‌ای به نام Lens Protocol و Dan Romero با استارت‌آپ Farcaster)، در این حوزه فعالیت می‌کنند. یکی دیگر از محصولات جدید در این حوزه «Friendtech» است که به کاربران اجازه می‌دهد «کلید» یا به عبارتی سهام کاربران توییتر را خرید و فروش کنند.

▀█▄ دارایی‌های واقعی بلاک‌چین (RWA)
▬    در این زمینه، استارت‌آپ‌ها دارایی‌های واقعی مانند طلا یا نفت را به بلاک‌چین منتقل می‌کنند. این حوزه پتانسیل دارد تا به جهت‌های جدیدی مانند املاک و مستغلات گسترش یابد و ترکیب آن با امور مالی غیرمتمرکز می‌تواند جذاب باشد.

▀█▄ روبات‌ها
▬    برای نخستین بار، استارت‌آپی به نام Unibot به کاربران امکان می‌دهد تا با استفاده از روبات تلگرامی خود از صرافی‌های غیرمتمرکز استفاده کنند. این روبات ادعا می‌کند هفت برابر سریع‌تر به کاربران امکان می‌دهد تا خرید و فروش خود را انجام دهند. این نوآوری باعث شده است تا قیمت توکن این پروژه رشد چشمگیری داشته باشد.

▀█▄ جمع‌بندی
▬    در ۱۸ ماه گذشته بازار کریپتو رشد قیمتی نداشته؛ ولی نوآوری‌های بسیاری در این حوزه اتفاق افتاده است.
▬    تمرکز این نوآوری‌ها به دو بخش اصلی تقسیم شده است:
▬    اولی، زیرساختی است، مانند نوآوری‌هایی در راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری اتریوم مثل اپتیمیسم، اربیتروم، اسکرول و راه‌حل‌های خصوصی زیرساختی مانند Aleo. همه آن‌ها موفق به جذب سرمایه‌گذاران خطرپذیر با کیفیت جهانی (عمدتاً آمریکایی) شده‌اند. پروژه‌های زیرساختی از زمانی که اتریوم وارد بازار شد، همیشه وجود داشته‌اند؛ ولی بسیاری از آن‌ها در طول زمان شکست خوردند و از چرخه رقابت خارج شدند.
▬    اولویت بعدی متعلق به پروژه‌ها یا استارت‌آپ‌هایی است که به صورت مستقیم با کاربر روبه‌رو می‌شوند؛ مانند حوزه‌هایی که به عنوان روندهای جدید معرفی کردم (روبات‌ها، پروژه‌های حوزه فضای مجازی غیرمتمرکز و پروژه‌های حوزه دارایی‌های دنیای واقعی). همه این‌ها با کاربران واقعی و فعالیت‌های روزانه آن‌ها در ارتباط هستند.
▬    این نشان‌دهنده آن است که این صنعت به سمت دنیای عینی حرکت می‌کند؛ جایی که باید با شرکت‌های غول‌آسای جهانی رقابت کند و دیگر نمی‌تواند فقط پشت پیچیدگی خود قایم شوند و فقط توسط کاربران تخصصی خود مورد استفاده قرار بگیرد.
مآخذ:...
هو العلیم

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 06 آبان 1402 ساعت 08:39

یک جمع‌بندی از «طوفان الاقصی»... جنگ ادامه‌دار خواهد بود

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتی از دکتر سعدالله زارعی؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  ۱
▬    رژیم صهیونیستی در یک جمع‌بندی از اوضاع جهان و کاهش روزافزون قدرت آمریکا به عنوان مهم‌ترین پشتیبان خارجی آن و با نگاه به روند منطقه و قدرت‌یابی ایران و جبهه مقاومت به این نتیجه رسید که فرصت کوتاهی در حدفاصل فروپاشی کامل نظام پیشین و شکل‌گیری نظام جدید بین‌الملل در اختیار دارد و اگر آن را درنیابد و اوضاع منطقه بر مبنای «بقا» اسرائیل تنظیم نشود، قافیه را باخته و فروپاشی آن قطعی است. بر این اساس در سال‌های اخیر هر چه جلوتر آمدیم، از درون سیستم اسرائیل صحبت از تیره و تار بودن افق رژیم و احتمال نابودی قریب‌الوقوع آن بلندتر به گوش می‌رسید؛ تا جایی که نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نفتالی‌بنت در نامه‌ای ۵۳ صفحه‌ای که خطاب به یهودیان نوشته بود، با صراحت از سقوط قریب‌الوقوع دولت اسرائیل (در زمانی کمتر از ۷ سال) خبر داد.
▬    رژیم اسرائیل برای آن‌چه آن را «تنظیم منطقه بر مبنای بقاء اسرائیل» خوانده است، دو پروژه سیاسی و امنیتی را توأمان دنبال کرد؛ پروژه سیاسی، عادی‌سازی اسرائیل در منطقه بود که برای آن طرح «ابراهیم» تهیه شد و مذاکرات با دولت‌های عربی و اسلامی منطقه را شروع کرد و با کمک ویژه امریکا، در گام‌های اولیه توانست به موفقیت‌هایی هم دست یابد و با چهار دولت ضعیف عربی، عادی‌سازی کند. پروژه امنیتی آن زدن ضربه اساسی به جبهه مقاومت بود. این موضوع هم از نظر رژیم در ردیف «موضوعات حیاتی» قرار داشت.
▬    رژیم غاصب بر این اساس حملات پی‌درپی به سوریه را دنبال کرد با این نگرش که چون سوریه حلقه وسط زنجیر مقاومت است، اگر گسسته شود، دست مقاومت از محیط اسرائیل کوتاه می‌شود. این موضوع در خلال سال‌های ۱۳۹۷ تا همین حال دنبال شده است. ولی، در نهایت رژیم متجاوز متوجه شد که این بمباران‌ها ضمن آن‌که برای اسرائیل بی‌هزینه هم نیست، اثر واقعی هم ندارد. رژیم اسرائیل ضمن ادامه حملات به خاک سوریه، متوجه شد تهدید از آن‌چه فکر می‌کرده خیلی به او نزدیک‌تر است. وضعیت کرانه باختری به مرور تبدیل به نقطه آتش شد و بعضی مقامات امنیتی رژیم غاصب برای بیان شرایط کرانه از واژه «آتشفشان» استفاده کردند. همین‌ها یک زمانی که هنوز بر غزه سیطره داشتند، از آن با واژه «جهنم واقعی» یاد می‌نمودند. آتشفشان و جهنم در معنا یکی هستند و آن از یک‌سو شدت نفرت طرف فلسطینی و از سوی دیگر، فراتر بودن از توان تحمل اسرائیل را بیان می‌کند. رژیم اسرائیل برای غلبه بر آتشفشان کرانه باختری، هفت لشکر یعنی، نیمی از ارتش خود را به این منطقه که تنها ۱۶ درصد مساحت فلسطین را شامل می‌شود، گسیل کرد که کاملاً بی‌سابقه بود.
▬    اما به مرور متوجه تشدید اوضاع کرانه شد و این به آن معنا بود که سیاست محاصره کرانه پاسخ نداده است. آن‌چه از مقالات مؤسسه حکومتی هرتزلیا بر می‌آید، این است که ارتش در بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که کرانه باختری زمانی مهار می‌شود که محرکی نداشته باشد. از نظر آنان محرک مقاومت در کرانه، قدس و سرزمین‌های ۱۹۴۸، مقاومت در غزه است و این چندان بی‌راه هم نیست، چرا که، غزه به مرور به محل حضور مؤثرترین گروه‌های مقاومتی تبدیل شده بود. بر این اساس رژیم اسرائیل ضمن حفظ مأموریت و حضور یگان‌های ارتش در کرانه، لبه عملیاتی خود را به سمت غزه برد. یک آمار بیانگر آن است که در فاصله پنجم شهریور ماه گذشته تا پنجم مهر ماه جاری، یعنی، در یک ماه، رژیم ده عملیات نظامی در کرانه و ۱۷ عملیات نظامی در غزه به اجرا گذاشته است. این موضوع دو چیز را روشن می‌کند؛ اول روند تشدید اقدامات نظامی امنیتی اسرائیل علیه مقاومت و دوم تمرکز بیشتر بر روی غزه. کما این‌که خبر شیخ «صالح العاروری» در روز اول حمله اخیر اسرائیل به غزه، مبنی بر این‌که اسرائیل قصد داشت طی هفت تا ده روز آینده به حمله گسترده‌ای علیه غزه دست بزند، در این راستا معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

▀█▄ ۲
▬    شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم اسرائیل جمع‌بندی خود از آن‌چه گفتیم را با امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور عربی و از جمله تشکیلات خودگردان در میان گذاشته و ضمن ترساندن آنان از روند کنونی، موافقت و همراهی آن‌ها را جلب کرده است. در این بین امریکایی‌ها پس از یک دهه اندرز به رژیم اسرائیل، برای وارد نشدن به معرکه‌های منطقه‌ای، این جمع‌بندی اسرائیل را قبول کرده و در این چارچوب فعال شدند. فشار امریکا به اروپا برای متوقف کردن مذاکرات هسته‌ای با ایران در حد فاصل شهریور ماه سال گذشته تا امروز بر این اساس صورت گرفته است. خبرها، شواهد و قرائن می‌گویند دستگاه نظامی امریکا (پنتاگون) این تحلیل را قبول کرده و روند اوضاع منطقه را بسیار خطرناک ارزیابی نموده است.
▬    مقامات اسرائیلی این‌گونه تحلیل کردند که اول باید از خطر مقاومت در درون لوزی فلسطین خلاص شود. از نظر رژیم غاصب، مقاومت فلسطین دو کارکرد دارد؛ با کارکرد داخلی سبب به هم خوردن امنیت داخلی رژیم شده و با کارکرد الهام‌بخش، به صورت موتور محرکه مقاومت در منطقه عمل می‌کند. بنا بر این، زدن مقاومت فلسطین در دستور ویژه رژیم قرار گرفت و البته، به دلیل بحران سیاسی ده ماه اخیر، به مدت ۸ ماه با تأخیرهایی مواجه گردید و با کاهش نسبی بحران سیاسی رژیم، اقدامات علیه مقاومت تشدید شد.
▬    اما یک نکته مهم در این‌جا این بود که در تحلیل رژیم، قلب مسأله ضربه زدن به مقاومت فلسطینی، ضربه زدن به حماس به عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین گروه فلسطینی است و این به کلمه رمز انحلال مقاومت داخلی تبدیل گردید.
▬    در این میان جنبش حماس که روند سیاسی و امنیتی را به دقت زیر نظر داشت، متوجه مسأله شد. زمان آغاز این هوشیاری تقریباً، با زمانی که رژیم طرح مهار حماس در غزه را در دستور کار قرار داد، همراه شد. حماس در جمع‌بندی داخلی خود به این نتیجه رسید که چاره کار «یک اقدام بزرگ با آثار راهبردی» است که حاصل آن عملیات عظیم «طوفان الاقصی» شد.

▀█▄ ۳
▬    یک نکته مهم که از تحلیل رفتار طرف‌های غربی، رژیم اسرائیل و بعضی دولت‌های عربی که پیشقراولان رابطه با رژیم بوده‌اند، به دست می‌آید، این است که روند اقدامات خصومت‌آمیز آنان طی چند سال آینده علیه مقاومت فلسطین و به طور خاص حماس، با عقربک انهدام کامل آن (به عنوان نقطه شروع در انهدام مقاومت) تنظیم شده و برای آن تمهیداتی شکل گرفته است.
▬    از این‌رو عملیات شنبه ۱۵ مهر حماس علیه اسرائیل در واقع، اقدام پیشدستانه علیه این طرح می‌باشد. کمااینکه در اثناء این جنگ دو راهبرد پیگیری شد؛ یک راهبرد بازسازی قدرت فروپاشیده نظامی اسرائیل از طریق ارسال سلاح و پشتیبانی‌های عملیاتی و یک راهبرد وارد آوردن ضربات پیاپی به حماس بوده است.
▬    حسب آن‌چه از اظهارات برمی‌آید، جریانی به رهبری امریکا، تداوم جنگ تا تضعیف جدی مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار داده و فعلاً افقی برای پایان آن به چشم نمی‌خورد، اما، واقعیت این است که مخالفان حماس چه به انفراد و چه به اجتماع قادر نیستند به طور واقعی آن را از صحنه خارج نمایند. حماس از مردم غزه جدا نیست و مردم هم آن را روح غزه به حساب می‌آورند.
▬    این مشکل اساسی رژیم و آن جریان است. از سوی دیگر، اضلاع جریان مخالف مقاومت فلسطین، در وضع اقتدار سابق نیستند. ضمن این‌که مقاومت فلسطین، امروز در بالاترین سطح اقتدار است. وقتی حماس قادر به وارد کردن ضربه‌ای است که مقامات ارشد رژیم غاصب، آن را بی‌سابقه‌ترین و شدیدترین طی ۷۵ سال می‌خوانند، چه جای آن‌که از تضعیف حماس و از میدان به درکردن آن، صحبت نمایند.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 29 مهر 1402 ساعت 11:00

اتمسفر «جامعه زنانه» چه مختصاتی دارد؟

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... توأم‌بااقتباس‌های‌آزاد فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  یک.
▬    اخیراً کلودیا گلدین به خاطر بیش از نیم قرن پژوهش‌های نوآورانه در تحلیل بازار کار زنان، به دریافت نوبل ۲۰۲۳ اقتصاد نائل شد.
▬    کار او به فهم ما از تغییر اتمسفر جامعه به سمت «زنانه شدن اجتماعات» کمک می‌کند.
▬    وی نشان می‌دهد که نرخ مشارکت اقتصادی-اجتماعی زنان در نسبت با بهبود فناوری «یک تابع U شکل» می‌سازد.
▬    مشارکت زنان متاهل طی انتقال از جامعه کشاورزی به صنعتی کاهش یافته، اما با رشد بخش خدمات، شروع به افزایش کرد. او یافته‌های کنترل پزشکی بر عامل باروری و همچنین دسترسی به آموزش را از متغیرهای مهم دخیل در این تغییر اجتماعی-اقتصادی قلمداد می‌کند.
▬    گلدین این الگو را با تغییرات ساختاری و نگرش‌‌‌های اجتماعی درباره مسؤولیت‌های زنان در خانه و خانواده مرتبط می‌سازد.

▀█▄  دو.
▬    از این قرار، مختصات اجتماعی تازه‌ای مطرح است که با اغلب تجربیات تاریخی متفاوت است؛ «زنانه شدن».
▬    گیرت هافستد، جامعه‌شناس هلندی، که از جمله پر ارجاع‌ترین‌ها در زمینه علوم انسانی است، طرحی از یک فرهنگ و اجتماع زنانه ارائه داده است. او با مقایسه موطن‌هایی مانند ایالات‌متحده، مکزیک، چین و ژاپن که مردانه محسوب می‌شوند، و سوئد، نروژ، هلند و کاستاریکا که زنانه به حساب می‌آیند، به نتایج جالبی رسیده است: «زنانگی نشان‌دهنده جامعه‌ای است که در آن نقش‌های جنسیتی اجتماعی همپوشانی دارند [و به طور قاطع و فاحش و طبقاتی از هم جدا نمی‌شوند]؛ و هم از مردان و هم از زنان انتظار می‌رود که متواضع‌تر، مهربان‌تر و متمرکزتر بر کیفیت زندگی باشند».

▀█▄  فرجام
▬    احتمالاً جامعه به سمتی می‌رود که:

یک.    مفاهیم مرسوم تحلیل اجتماعی مانند تقسیم‌کار، نابرابری، طبقه، قشر، جنبش اجتماعی، ... به حاشیه می‌روند؛
دو.    کیفیت زندگی و ارتباطات انسانی، بیش از اقلام مادی مانند پول یا اتومبیل‌های گران‌قیمت ارزش‌گذاری می‌شود؛
سه.    جامعه روان‌شناسانه‌تر می‌شود، به این معنا که این آمادگی پدید می‌آید که در قبال حقایق متضاد، سهل‌انگاری بیشتری صورت بگیرد، ...
چهار.    و در کل، وقوع تضادها جدی گرفته نمی‌شود؛ به تعبیر دیگر، این خصلت فرهنگ عامه که عناصر ناهمساز را التقاط می‌کند، در یک جامعه زنانه تشدید می‌گردد.
پنج.    مواجهه معاد‌نگر/آینده‌نگر با موضوعات اولویت می‌یابد، و رویدادها کمتر در افق تاریخی لحاظ می‌شوند؛
شش.    استفاده از فناوری گسترش می‌یابد و انسان‌ها به امور غیریدی‌تر گمارده می‌شوند؛
هفت.    کنترل فناورانه به بدن و «سایبورگیسم» گسترش می‌یابد.

▀█▄  ملاحظات روشی
▬    مع‌الوصف، هافستد هشدار می‌دهد که در تحلیل اجتماعی در نظر داشته باشیم که هیچ فرهنگی کاملاً زنانه یا کاملاً مردانه نخواهد بود و تحلیل‌های اجتماعی باید همواره خصلت طیفی را مراعات کنند.
▬    این هشدار روشی این دلالت ضمنی را به همراه دارد که باید یک دوره گذار لااقل یک نسلی را برای غالب شدن این اتمسفر زنانه لحاظ کرد.
▬    نهایتاً این که، غالب شدن یک اتمسفر زنانه و همچنین سرعت این غالب شدن، یک وضعیت محتوم نیست؛ با جهانی مواجه هستیم که شتابان به سمت گسترش جهانی جنگ حرکت می‌کند و فرآیندهای تضمین صلح ناکارآمدند.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 29 مهر 1402 ساعت 10:13

رصد گسترش عظیم و شتابان پدیده ChatGPT؛ حالا با قابلیت «دیدن، شنیدن، مصاحبت، و گرماوصمیمیت!»

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از نیویورک‌تایمز؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    روز دوشنبه، OpenAI اعلام کرد که ChatGPT می‌تواند از طریق دو ویژگی جدید که ابتدا در چند هفته آینده، به مشتریان تجاری ارائه می‌شود، قابلیت «دیدن، شنیدن و صحبت کردن» را بروز دهد.
▬    کاربران ChatGPT می‌توانند از محتویات یخچال خود عکس بگیرند و ایده‌های دستور غذا را دریافت کنند.
▬    کاربران همچنین می‌توانند صحبت کنند و پاسخ‌ها را با صدای مصنوعی دریافت نمایند.
▬    این ویژگی از جهاتی پساانسان‌گرایانه، جذاب است؛
▬    کوین روز، ستون‌نویس فناوری نیویورک‌تایمز، آن را با گپ زدن در مورد استرس مربوط به کار و درخواست از ChatGPT برای کمک به تعبیر خواب اخیر خود آزمایش کرد.
▬    او می‌نویسد، صحبت با سیری و الکسا، حتی در بهترین حالت ممکن، چوبکی و شق و رق است.
▬    اما پس از چند ساعت مکالمه صوتی با ChatGPT ، او شروع به احساس چیز جدیدی کرد: «گرما و صمیمیت»!
▬    «گرما و صمیمیت»!
▬    «گرما و صمیمیت»!
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 06 مهر 1402 ساعت 07:24

ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    علم جامعه‌شناسی، در دهه ۱۸۳۰، به مثابه پادزهر آزادی افراطی دوران آغازین انقلاب فرانسه، بنیان گذاشته شد، و انتظار بر این است که اهل این علم بیش از هر عضو دیگر اجتماع، مدافع ارزش‌های مکرم اجتماع در مقابل فردیت‌های به افراط رفته باشند.
▬    از آغازین روزهای بنیان‌گذاری دانش اجتماعی، این، یک قاعده قطعی به حساب می‌آمده است که «میزان آزادی و تنوع، باید در دامنه توان اجتماع در ایجاد اتحاد، محدود شود»؛ در غیر این صورت، نه از اجتماع و نه از فردی که ذاتاً موجوداجتماعی است، اثری نخواهد ماند. آزادی، موجب ارتقاء تقسیم کار اجتماعی است، ولی نمی‌توان و نباید به نام مقدس آزادی، به ارزش‌های مکرم اجتماع حمله‌ور شد.
▬    متأسفم، ولی باید پذیرفت که از اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۱، و به دنبال کوشش مضحک دختران و پسران دانشکده علوم اجتماعی برای بازی مشترک فوتبال! که حتی در مهد فوتبال دنیا نیز نامرسوم است، ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی وارد دور فجیعی شد، و دو ماه بعد، در تیرماه ۱۴۰۱، قربانی گرفت؛ معاون فقید آموزشی دانشکده، خانم دکتر مریم نجارنهاوندی، بدون هیچ زمینه قبلی و در اوان میان‌سالی، متحمل یک خون‌ریزی گسترده مغزی شدند و پس از یک کمای کوتاه، وفات یافتند. و باز متأسفم از این بابت که وجدان دانشکده علوم اجتماعی، زیر گرد و خاک اغراض سیاسی و افراط‌های آزادی‌مآبانه، اندک تکانی نخورد.
▬    از شهریورماه و همراه با افراط‌های برنامه‌ریزی شده سال گذشته، دانشکده علوم اجتماعی، با زمینه قبلی، از تمام مرزهای افراط‌گری عبور کرد و بسیاری از حریم‌های دانش و دانشگاه و ادب و اجتماع، در این دانشکده شکسته شد و همچنان وجدان دانشکده علوم اجتماعی تکان نخورد.
▬    حالا، در دفاعیه‌ای که بیشتر تهاجمی بی‌ملاحظه به اجتماع بود، یک دو جین از ارزش‌های مکرم این اجتماع هتک و نقض گردید، و باز، معاون آموزشی دانشکده آماج آسیب قرار گرفت؛ استاد راهنما، تنها لحظاتی قبل از برگزاری این جلسه، موضوع را به آموزش اطلاع می‌دهند؛ از این قرار، مجدداً اثبات می‌شود که مدیریت آموزشی، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با پاره‌ای ضداجتماعی بودن‌هایش، یکی از مشاغل پر خطر دنیاست!
▬    و اگر از منشأ این ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی جویا شوید، ناگزیر باید گفت که، علم اجتماعی و بویژه برخی شاخه‌های آن فاصله بسیاری از یک علم دقیق گرفته‌اند و میدانی برای سلایق ناسنجیده سیاسی گردیده‌اند و مسیر حل این دشواری نیز از حرکت به سوی روش‌مندی و دقت می‌گذرد.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 31 شهریور 1402 ساعت 14:10

«حکمرانی مینیاتوری» در مقابل «بازی‌بازی سیاسی»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  یک.
▬    دوره «بازی‌بازی» سیاسی که طی هفتاد سال اخیر جهان، یک دموکراسی ظاهری را بلاگردانی برای حکمرانی بوالهوس نخبگان قدرت قرار می‌داد(سی.رایت‌میلز) سپری شده است...
▬    بله... دوره «بازی‌بازی سیاسی» گذشت و
▬    همه‌چیز، دیگر، بیش از حد جدی است...
▬    تحولات در بریتانیا، امریکا، فرانسه، روسیه، چین، هند،  ... نشان از تغییرات گسترده‌ای دارد.

▀█▄  دو.
▬    نبرد اوکراین، تنها آغازی بر رزم‌های زنجیره‌ای در مقیاس جهانی است؛ ...
▬    فرآیندهای تضمین صلح، مستهلک شده‌اند؛ و...
▬    احتمال تکرار آغاز قرن، جدی است. ...
▬    و ملتی که این دوران را به «بازی‌بازی» سپری کند، دورانی بلندمدت از آینده را به فلاکت سپری خواهد کرد.

▀█▄  سه.
▬    ریخت سیاست و اجتماع، به سرعتی که درک آن برای بسیاری دشوار است و اصطلاحاً «کپ کرده‌اند»، در حال دگرگونی است...
▬    تحولات در بریتانیا، امریکا، فرانسه، روسیه، چین، هند،  ... نشان از تغییرات گسترده‌ای دارد و
▬    آن‌ها که به تحلیل مسائل اجتماعی، به سبک دموکراسی ظاهری و «بازی‌بازی» سیاسی، خو کرده بودند را مبهوت خویش خواهد نمود و از کنش‌ورزی مؤثر بازخواهد داشت...

▀█▄  چهار.
▬    از امروز، خود را عادت بدهیم به این حقیقت که همه چیز، بی‌اغماض، جدی است،...
▬    نیاز به محاسبات دقیق دارد،...
▬    و باید از ولنگاری به عنوان فانتزی آزادی پرهیز کرد؛
▬    آزادی انسانی باید در مسیری درست و اخلاقی پیگیری شود،
▬    و باید از تهدید مستمر صلح، محیط زیست اجتماعی، محیط زیست طبیعی، و مرزهای اخلاقی اجتماع و تمدن، به نام مقدس «آزادی» دست بر داشته شود.

▀█▄  پنج.
▬    پس از جدی گرفتن، شرایط پیچیده امروز، رویارویی با شرایط تازه، به دو صورت میسر است:
▬    یکی رها کردن احساسات در جملاتی نظیر «هر آن کس که می‌خواهد زورق زندگی را به دست امواج سرکش نسپارد، پس باید ”تصمیم“ بگیرد»!... جملاتی که احتمال تکرار آغاز قرن پیشین را مطرح می‌کنند؛
▬    و دوم، ورود به سبک مینیاتور حکمرانی اجتماعی و سیاسی با این شعور(نه شعار): «همه چیز نیاز به محاسبات و منطق دقیق دارد».

░▒▓ لینک نمایش/دانلود تصویرنوشت: شتابان به سمت جنگ جهانی آینده

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 16 شهریور 1402 ساعت 20:17

صفحه 2 از 407