كارل ماركس
⇐ اسقف باركلی
⇐ امانوئل كانت
⇐ فریدریش هگل
⇐ لودویك فوئرباخ
⇐ كارل ماركس (ایدة پدیدارشناسی ماتریالیستی)
⇐ مفهوم مهم “كار”؛ هستة تبیین ماركسیستی از تاریخ
⇐ دو عنصر اساسی ساختار كار در هر جامعه
⇐ نیروهای تولید
⇐ روابط تولید
⇐ سیر تاریخ بر حسب توالی رشد نیروهای تولید…پوستاندازی روابط تولید…رشد نیروهای تولید…پوستاندازی روابط تولید...
⇐ مراحل تاریخ: كمون اولیه(بردهداری(فئودالیسم(سرمایهداری(كمون نهایی
⇐ در هر دوره كل پدیدههای اجتماعی بر اساس عوامل زیربنایی دوگانه تبیین میشوند؛ از جمله نظام فكری
⇐ البته ماركس در این زمینه متزلزل مینماید؛ مثلاً گاه علم علوم طبیعی را مستثنی میكند و گاه آنها را هم داخل فرمول كلی زیربنا/روبنا میكند (در اینجا نظریة ماركس آسیبپذیر جلوه میكند)
⇐ جمعبندی كار ماركس (از دیدگاه مرداك و گلدینگ)؛ در نظام سرمایهداری:
⇐ انحصار سرمایهداری در تولید و توزیع نظرات؛
⇐ نظرات سرمایهداری در میان سایر نظرات از اهمیت بیشتری برخوردار است؛
⇐ این تسلط منجر به حفظ وضع موجود میشود.
ماركسیسم ارتدكس؛ مورد گراهام مرداك و پیتر گلدینگ
⇐ نقد رویكردهای فرهنگگرا به ماركسیسم در اولویتبخشی مفرط به امر فرهنگی؛
⇐ منطق ترتیبی: اول باید ساختار اقتصادی و مالكیتی رسانهها بررسی شود، بعد ساختار فرهنگی؛
⇐ آنها همچنین به جریان اصلی ماركسیسم اولیه نیز این نقد را روا میدارند كه بر عوامل فرهنگی توجه نداشته است؛
⇐ اهم واقعیات موجود در موضوع رسانهها از دیدگاه مرداك و گلدینگ:
⇐ كاهش استقلال رسانهها: توجه بیشتر به بازارهای بزرگ+بیتوجهی به بخشهای كوچكتر و فرودستتر؛
⇐ محدود شدن مالكیت در دست عدهای معدود؛
⇐ جلوگیری از ورود جریانهای بدیل به رسانهها؛
⇐ رسانهها دست به توجیه نابرابری میزنند؛
⇐ روی آوردن رسانهها به فرمولهای آزمایش شده و ابتذال؛
⇐ مردم عمدة دانش خود را از رسانهها به دست میآورند.
⇐ سه دستور كار مهم برای پژوهشهای آتی چپگرایانه:
⇐ رسانههای دولتی(تلاش آنها برای اثبات كارآمدیشان در پیشبرد اهداف منابع قدرت منجر به وابستگی آنها میشود؛
⇐ ساختار مالكیت رسانههای از سوی شركتهای بزرگ؛
⇐ فرایند مصرفگرایی.