حس رهاشدگی کشور

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ مطلب اول.
▬    حوادث متوالی و پشت سر هم اخیر، حسی از «رهاشدگی کشور» را به مردم منتقل می‌کند؛ این حس را که سیاستمداران، کشور را به حال خود رها کرده‌اند. آشفتگی‌های اقتصادی، مسائل بغرنج زیست محیطی، آشفتگی‌های مکرر و هر ساله در مراسم اربعین، ناهماهنگی در کرکوک، حوادث تکان‌دهنده عراق و سمنان، سقوط بالگرد در خزر، و ... رویدادهایی هستند که حسی از دریافت ضربات «چپ و راست» را در اذهان مردم تداعی می‌کنند. مسافران اربعین، بسی زودتر از مردمی که خبر انفجار حله را شنیدند، حس آن را، که همان حس رهاشدگی بود، دریافتند؛ این حس که دولت ایران، اتباع خود را با دریافت همه مبالغ قانونی از کشور به بیرون افکنده و آن‌ها را یکسره به حال خود رها کرده است، و هیچ اثری از خدمات کنسولی و سفارت در هیچ نقطه حساسی از کشور عراق نبود.
▬    هر یک از این حادثه‌ها که یکی پس از دیگری رخ داد و ما نام بردیم، می‌توانند بخشی از امکان پنج درصدی طبیعی خطا در هر عملکرد و تدبیر مدیریتی محسوب شوند، ولی وقتی «چپ و راست» و پشت سر هم اتفاق می‌افتند، آن هم در شرایط این دولت، شدیداً به چشم می‌آیند. رفته رفته این برداشت پدید می‌آید که یا سیاستمداران، تدبیر امور مردم را واگذاشته‌اند، یا تدابیرشان به درد نمی‌خورد. به این می‌گوییم حس «رهاشدگی کشور».

▀█▄ مطلب دوم.
▬    در قرون گذشته، و در زمانی که تدبیر در قصرها و دم و دستگاه‌های دیوانی، توسط «گروه عقلا»، رکن اصلی سیاست را تشکیل می‌داد، سیاستمداران «با تدبیر»، همان سیاستمداران موفق بودند. اما، امروزه، صرف «تدبیر» کافی نیست و تضمینی برای دستیابی به مراتب درخشان در دنیای سیاست به حساب نمی‌آید.
▬    لازمه سیاست امروز، داشتن مهارت‌های ارتباط اجتماعی و حفظ مناسبات درست میان تدابیر سیاسی و باورهای مردم است. در حقیقت، برای کسب موفقیت سیاسی، داشتن مهارت‌های اجتماعی و تدبیر به یک میزان حائز اهمیت هستند.

▀█▄ مطلب سوم.
▬    توش و توان تدبیر یک دولت معمولی و فاقد کاریزما مانند دولت یازدهم، بسته به دم و دستگاه اداری و بوروکراتیکی که در اختیار دارد، نسبتاً ثابت است، بنا بر این، نمی‌تواند ضریب تدبیر و عملکرد خود را چندان از این که هست، چندان هم نیست، بالاتر برد. اما، خبر خوب این که می‌توان بر تقویت مهارت روابط اجتماعی در همین دولت خوش‌بین بود، شاید مردم قدری «امید» بیابند، و انرژی خود را به کشور تزریق کنند، و دولت هم به نوبه خود حرکتی بیابد. به عبارت دیگر، چندان امیدی نیست که دولت یازدهم، «تدبیری» بیش از این در خود بیافریند، چرا که از ابتدا نشان داده است که توان تعامل بالایی با سیاستمداران منتقد ندارد و نمی‌تواند از خیرخواهی‌های آن‌ها استفاده کند، ولی با اصلاح در روابط عمومی خود، شاید بتواند روابط خود با مردم را بهبود ببخشد، و شاید مردم بتوانند دولت را به تحرکات مثبت‌تر وادارند. برای این منظور چند توصیه به دولتمردان دولت یازدهم هست:

▀█▄ ۱. فرافکنی به دولت پیشین را تمام کنید، نسبت به نقاط قوت و ضعف خود آگاه شوید
▬    بویژه توصیه من این است که دولت بپذیرد که روابط اجتماعی مناسبی نداشته است، چه با منتقدان خویش و چه با هواداران خود. آن‌ها، منتقدان را «دشمن»، و هواداران را «ابله» تلقی کردند. حالا، تا دیر نشده، باید در این رویه خود تجدید نظر کنند.
▬    دولت باید جداً به شناسایی موارد قابل اصلاح بپردازد. به گمانم مهم نیست که در چند ماهه باقی مانده به انتخابات، می‌تواند نظر مردم را جلب کند یا نه. مهم این است که در موقعیتی که کشور نیاز به انرژی تازه دارد، این انرژی را تأمین کند. برای این منظور، فقط کافی است تا دولت نگاهی صادقانه به خود بیندازد و فارغ از کینه و بغض نسبت به عملکرد دولت پیشین بیندیشد. ببیند که پیشینیان در طول بیست ماه تحریم چه عملکردی داشتند و این دولت طی سی ماه چانه‌زنی چه کرده است. باید به جای پنهان کردن معایب، به فکر بر طرف نمودن و ارتقای رفتار خود باشد. داشتن ذهن باز و پذیرفتن نقاط ضعف، اولین گام در جهت اصلاح روابط دولت و مردم به حساب می‌آید.

▀█▄ ۲. بررسی نحوه تأثیر محیط سیاست بر عملکرد دولت
▬    سیاست در خلأ اتفاق نمی‌افتد، بلکه در تعاملی فعال با محیط فرهنگی پیرامون، نیروها و تشکل‌های اجتماعی و مدنی، قدرت‌های اقتصادی پیرامون و مناسبات بین‌المللی رخ می‌نماید. طی این مدت، دولت کوشش کرده است تا مناسبات بین‌المللی را به هر قیمت آرام نگاه دارد، و در عوض، هر صدای درونی مخالف را با خشونت مادی و معنوی سرکوب ساخته است. بویژه در محیط درونی کشور، دولت باید بداند که لزوماً مهارت‌هایی که سبب می‌شود تا دولت‌مردان با هم‌فکران خود در نیاوران، روابط سهل و ساده برقرار کند، در سایر محیط‌های متنوع فرهنگی کارآیی ندارند. عواملی نظیر پویایی گروه‌ها و چهارچوب‌های فرهنگ عمومی، بر روش‌ها و استراتژی‌ها و تدابیر سیاسی تأثیر می‌گذارند، و دولت باید ضمن درک مناسب این نیروها، تعامل مؤثری با آن‌ها برقرار نماید.
▬    به نظر می‌رسد که دولت یازدهم، برای درک موقعیت این نیروهای پیرامونی سیاست، زحمت زیادی به خود نمی‌دهد، و نمی‌تواند شرایط و مسائل و دغدغه‌های آن‌ها را درک کند، بنابراین در واکنش به حادثه قطار، از «بیمه» حرف می‌زند و با وجود «بیمه»، می‌گوید: «جای هیچ نگرانی نیست»! این دست اظهار نظرهای مقامات دولتی، نشان می‌دهد که فاصله‌ای ژرف میان آن‌ها و فرهنگ عامه و نیروهای اجتماعی کشور هست.

▀█▄ ۳. بررسی نظرات دیگران در مورد تدابیر دولت
▬    علی الاصول، ارزیابی تدبیرهای سیاسی، به طور واقعی، بسیار دشوار است. موانع بسیاری بر سر راه هست، از تمایل شخصی سیاستمدار به آراستن تدابیر خویش، تا زمان‌بر بودن پیدایی آثار تدابیر.
▬    سیاستمداران متعادل‌تر، اغلب، قدرت تدابیر خود را از طریق بررسی عکس‌العمل افراد آماج سیاست خود می‌سنجند، اما، همیشه، این روش مناسبی برای سنجش صحیح توان تدابیر نیست. گاهی اوقات به نظر می‌رسد که دلایل عدم رویارویی جدی مردم با سیاستمداران دولت یازدهمی که بعضاً اهانت به مردم را از حد گذرانده‌اند، حقیقتاً به دلیل بقای کشور است با این ذهنیت که «بالاخره این دولت هم بگذرد تا ببینیم بعد چه می‌شود»، نه به خاطر اشتیاقی که نسبت به تدابیر آن‌ها دارند.
▬    پیشنهاد من به دولت یازدهم این است که جرأت داشته باشید و درباره نحوه سیاست خود، مستقیماً از مردم سؤال کنید. با آن‌ها صمیمی شوید. در سفرهای استانی با آن‌ها (و نه با «برگزیدگان») همراهی کنید. به گزارش‌ها اکتفا نکنید. بلکه از طریق ارتباط مؤثر و مداوم با مردم بازخورد تدابیر خود را بگیرید.
▬    پیشنهاد دیگر من این است که از میان فارغ التحصیلان دانشگاهی، گروه‌های متعدد و متنوع و مستقل ارزیابی سیاست‌ها را سامان دهید و گزارش‌های آن‌ها را با یک سبک برون‌سپاری، بی‌طرفانه مبنای عمل قرار دهید. به این ترتیب، سازمان‌هایی پدید خواهند آمد که در بلندمدت، بسیار به کار کشور خواهند آمد.

▀█▄ ۴. ممارست، راز بهبود رفتار اجتماعی دولت یازدهم با مردم
▬    تدبیر و عمل، دو مقوله متفاوت هستند. شاید شما نسبت به تدابیر، معلومات زیادی داشته باشید، اما، به منظور بالا بردن مهارت‌های ارتباط با مردم به منظور اجرای تدابیر، ممارست لازم است. این ممارست‌ها باید روزآمد هم باشند. در واقع، ممارست‌های پیشین، به درد همراهی با مردم امروز نمی‌خورد. بالاخره زمانی با مردم ممارست داشتید و «خدا قبول کند»، و سپس برای چندین و چند سال به طبقه نهم ساختمان نیاوران رفتید و فاصله آن ساختمان با مردم واقعی بسیار زیاد است. پس، لازم است تا مردم را از نو تفهم کنید، و در این کار استمرار بورزید. این را هم باید به دولت‌مردان گفت، و هم به «گروه عقلا» که اگر همچنان می‌خواهد رئیس جمهورهای ایران را از «دفتر مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت» تأمین و تدارک کند، باید این نقیصه نیاوران‌نشینی را در آن‌ها برطرف سازد.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.