دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ در آستانه انتخاب ۹۶، و در شرایطی که کشور به رئیس جمهوری احتیاج مبرم دارد که بتواند بسیج مشارکت گسترده مردمی را برای فایق آمدن به مسائل اقتصادی فراهم آورد و اقتدار سیاسی مخدوش شده کشور در منطقه را بازسازی کند، مدام و در این محفل و آن محفل، پرسش از خصال چنین گزینه قریب الوقوعی است. شرایط به نحوی است که ما به یک سیاستمدار خیلی ویژه با توانمندیهای بالا نیاز داریم. با چه خصالی؟
۱. ابرسیاستمداران کارآزموده، میدانند طی چه فرآیندی میتوانند با صفتهای ویژه، ممتاز و منحصر به فرد، بدون زور و تهدید، حتی بی وعده و وعید، برای مردمشان الهامبخش شوند. آنها خوب میدانند که چگونه باید بدون استعمال الفاظ ناجوری مانند «به جهنم»، «ترسوها»، «بیسواد»، «عصر حجری»، «بیشناسنامه»، ... با منتقدان خود همراهی کنند، و چگونه بدون وعهدههای عجیب «صد روزه» و «سبد کالا» و «کارت هوشمند» و «وام خودرو» و ...، هواداران را دلگرم نگه دارند.
۲. ابرسیاستمداران مشارکتجو، میدانند که چطور باید اقشار و دستهها و گروههای ملت را در مسؤولیتها و تصمیمگیریها بسیج کنند، و حس اعتماد و اتکال به حق را در ایشان تقویت کنند، زیرا، در این صورت، است که بازده کاری ملت افزایش پیدا کرده و کارهای بزرگی توسط آنان انجام میشود.
۳. ابرسیاستمداران بافراست، میدانند که از نتایج عملکردها، اثرگذاری گروهها و دیگر معیارهای کلیدی سیاسی، به درستی، در برنامهریزیهای کشور استفاده کنند تا موفقیت مجموعه خویش را تضمین کرده و خود نیز تبدیل به اسطوره و الگو شوند.
۴. ابرسیاستمداران ارتباطشناس، مهارتهای مردمی قابلی دارند؛ جای تعجب نیست که سیاستمداران، به واسطه ارتباط و تعاملی که در سطح کلان با دیگران برقرار میکنند، نمیتوانند افرادی درونگرا باشند، یا حداقل نمیتوانند کاری کنند که مردم باور کنند انسانهای کمرویی هستند. سیاستمداران باید بتوانند به طور مؤثر با مردم ارتباط برقرار نمایند و با آنها حرف بزنند، باید دیگران را درک کنند و بتوانند به صورت شفاف و واضح از اهداف و شرایط موجود سخن به میان آورند.
۵. ابرسیاستمداران حکمتپیشه، از هر رشته و حرفهای برخاسته باشند، باز، باید قادر باشند تا کشور خود را جامع و کامل تعریف و معرفی کنند، و با مخاطبان داخلی و خارجی مختلف صحبت نمایند، تا در موارد ضروری، حس همدلی به آنها منتقل شود. در واقع، مهارتهای ارتباطی یکی از مهمترین مهارتهایی است که یک سیاستمدار باید در آن کاملاً مسلط باشد. زیرا، اصولاً عبارات گنگ و نامفهوم، یا عباراتی مانند «به جهنم»، میتواند باعث سوء تفاهم و برداشتهای نادرستی شده و برای کشور تبعات ناخوشایندی در پی داشته باشد. بیشک، برقراری ارتباط مؤثر در ایجاد حس اطمینان و اعتماد در دیگران تأثیر بسزایی دارد.
۶. ابرسیاستمداران الهامبخش، کسانی هستند که در کشور، باعث وقوع رخدادهای جمعی مثبت و عمیق و با کیفیت شده، و مردمشان را با هوشیاری و دانایی، و از آن مهمتر، با «هنر» به انجام فعالیتهایی که نتیجه مطلوبی برای کشور دارند هدایت میکنند. آنها، بیش از هر چیز، مشغول خلق یک اثر هنری مینیاتور شکوهمند بر پرده تاریخ ملت هستند، و قضاوتهای خود را مو به مو برای این منظور هدایت میکنند. آنها نیک آگاه هستند که چه شیوههایی را برگزینند و چگونه به طرز مؤثر و توأم با هارمونی، مردم را به سمت تحقق اهداف عالی کشور سوق دهند.
۷. ابرسیاستمداران روشنبین، باید این توان را داشته باشند که بدون جانبداری و تعصب تصمیمگیری کنند. آنان باید بر نقاط قوت و ضعف خود و دشمنان اشراف داشته و دانستههای دسترس خود را با دقت ارزیابی کرده و در زمان تصمیمگیری تردید نورزند، و همچنین، نباید خیلی بیمحابا تصمیم بگیرند؛ میدانید که، حکایت، حکایت «مینیاتور» است. سیاستمداران، همواره باید سعی کنند تصمیماتی باظرافت اتخاذ نمایند که نفع عموم ملت را در بر داشته باشد، و تنها به منافع بخش خاصی اکتفا نکنند.
۸. ابرسیاستمداران واقعبین، برای فهمیدن این که دقیقاً چه اتفاقی دارد میافتد، باید مهارت عالیای در نظارت و آگاهی یافتن داشته باشند. سیاستمداران برای اینکه تصمیمهای خوبی بگیرند، باید بدانند شرایطی که در آن قرار دارند چه شرایطی است: تصمیمات خوب نمیتوانند بر مبنای اطلاعات غلط از ظرفیتها گرفته شوند. سیاستمداران باید بدانند که در واقع، چه اتفاقی میافتد که بتوانند نتایج، عملکردها، اثرگذاری گروهی و دیگر معیارهای کلیدی خیر ملت را بسنجند.
۹. ابرسیاستمداران بافراست و سریعالانتقال، باید در مهارتهای فنی روزگار خود نیز شریک شوند و در این زمینه باید قدری فراست و تندذهنی هم داشته باشند. اگر سیاستمداران ندانند که مردم در مورد چه چیزی صحبت میکنند، چطور میتوانند با توجه به نیاز و طرحهای آنها تصمیمات مناسبی بگیرند. سیاستمداران باید با توجه به تخصص، حرفه یا منطقه کاری مردم، درک کافی از شغل، وظایف، گویش و اصطلاحات آنها داشته باشند. بدون این، سیاستمدار، نزد مردم، گنگ و کمهوش به نظر میرسد.
۱۰. ابرسیاستمداران حکیم، باید آگاهی و بصیرت داشته باشند و باید به عنوان یک منبع مشروع حکمت نزد مردم شناخته شوند. این را میتوان در تقلید مردمان از او شناسایی کرد. سکنات و حرکات ابرسیاستمداران، از سوی مردم تقلید میشود، و این نشان میدهد که هر یک از آنها از او، لااقل یک «چشمه» دیدهاند، و مردم تشویق شدهاند که به عنوان یک مرجع بسیار با ارزش به آنان بنگرند؛ اما، از سوی دیگر، این فقط زمانی اتفاق میافتد که درجه مهارت سیاستمداران برای آنها در مقاطع مختلف اثبات شده باشد.
۱۱. ابرسیاستمداران بلندنظر، مهارتهای انتخاب و انتصاب قابل ملاحظهای دارند؛ ابرسیاستمداران، باید در انتخاب و انتصاب دولتمردان، با قدری بلند نظری و دور اندیشی برخورد کنند و سعی نمایند تا نه فقط افراد کار بلد، بلکه افرادی را به کار بگمارند، که سطح معینی از صلاحیتهای اخلاقی را نیز داشته باشند. در واقع، هر کاری به مقدار معینی از حکمت احتیاج دارد، و بدون آن، هر مقدار کار بلدی و تخصص هم که فراهم باشد، مردم احساس خواهند کرد که چیزی کم است.
۱۲. ابرسیاستمداران اخلاقگرا، مهارت طراحی و تجهیز پشتیبانیهای لازم برای اقصی نقاط کشور را دارند؛ سیاستمداران با تجربه، با مهندسی عوامل انسانی آشنا هستند؛ زیرا، طراحی درست و مناسب نقشهای اجتماعی، تجهیزات و محیط ایفای نقش تمام مردم، به افزایش امنیت، بهداشت و هماهنگی افراد با وظایفشان، و در نهایت به رضایت و فزونی حس بهزیستنی میانجامد، طوری که مردم از زندگی در وطن شاد و مفتخر میشوند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم