دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه
▬ با انفجار «اطلاعات در دسترس» مواجهیم؛ و ...
▬ و «تکنیوم» به مثابه «زیرساخت تولید+تحلیل اطلاعات» به سرعت در حال تغییر است.
▬ در این شرایط، فراتر از «اینفوفضا» (InfoSphere) یا «فضای تنفسی اطلاعات» که در آن غرقه هستیم،...
▬ به مدد «تکنیوم»...
▬ چیزی شکل گرفته، و در حال گسترش است، به نام «خِرَدفضا» (NooSphere) یا «فضای تنفسی تحلیل اطلاعات».
▬ در واقع، نظام به هم پیوسته و گسترده «زیرساخت تولید+تحلیل اطلاعات»، دیگر به تولید اطلاعات بسنده نکرده، تحلیل اطلاعات را هم شکل میدهد و اطلاعات تحلیل و شبکه شده را در اختیار میگذارد.
▬ و اگر «خِرَدفضا» عمداً جهتدار ترسیم شود که اغلب نیز چنین است، با چیزی به نام «نبرد شناختی» مواجه خواهیم بود.
▀█▄ کاوش در اطراف قضیه
▀█▄ تز ۱.
▬ کوین کلی در کتاب خود با نام «تکنولوژی چه میخواهد؟»، مفهوم «تکنیوم» را ابداع کرد.
▬ او برای بیان دیدگاه خود به یک کلمه نیاز داشت، دایر بر این که...
▬ فناوری نه تنها برآمده از اقتضائات مادی تمدن همراه با خلاقیتهای فکری است، بلکه بویژه پس از شکلگیری «هوش مصنوعی» که خود، خلاق فناوری و منطق فناوری است، شامل ارتباطات متقابل سیستمی نیز میشود که در آن، هر فناوری برای تولید و نیروهای مولد خود به فناوریهای دیگر منوط و مرتبط است.
▀█▄ تز ۲.
▬ مهم آن است که این ارتباط متقابل سیستمی میان اجزاء سیستم فناوری یا همان «تکنیوم» اقتضائات مستقل خود را دارد که لزوماً با اقتضائات کاربری انسانها از ماشین، همساز نیست.
▬ از این قرار، «فناوری» لزوماً شتابدهنده نیست، بلکه میتواند تحمیلکننده نحوی «دوگانگی ساختاری» به قول آنتونی گیدنز باشد.
▬ بدین ترتیب، «تکنیوم»، همزمان، هم «اینفوسفر» و «خِرَدفضا» را گسترش میدهد، و هم محدود و منحرف میسازد.
▬ با توجه به «تضاد» در «اینفوسفر» و «خِرَدفضا»، تکنیوم، هم فرآیندهای محاسباتی و ذخیرهسازی و انتقال را برای نبرد و درگیری در دستگاههای شناختی را تأمین میکند، و هم جهت «متقاعدسازی» را تحت تأثیر قرار میدهد.
▀█▄ تز ۳.
▬ به طور معمول، «اینفوسفر» و «اطلاعات» را مربوط به «حقایق» میدانیم؛ چیزهای واقعی.
▬ با این حال، وقتی خوب دقیق میشویم، این تلقی از «اطلاعات» هرگز دقیق نبوده است.
▬ قدیمها خیلی چیزها را قبول داشتند که الآن میدانیم نادرست هستند: مثلاً خورشید به دور زمین نمیچرخد. در حوزههای علمی، میپذیریم که دادههای ما در بهترین حالت دارای خطاهای اندازهگیری هستند، و با بهبود درک ما، نظریههای علمی ما در معرض تغییر، و حتی تغییر پارادایم خواهند بود.
▬ چنین چندوچون و مناقشهای در «اینفوسفر»، متعلق به «خِرَدفضا» هستند.
▬ اما، تعارضات علمی اعتبار اطلاعات، تعارضات اغلب خوشخیم و مسالمتآمیز در خِرَدفضا هستند. در خِرَدفضا درگیریهای بدخیم نیز حادث میشوند.
▬ در طول جنگ جهانی دوم، متفقین به دنبال متقاعد کردن آلمانیها بودند تا آنها را به این تحلیل برسانند که نورماندی، یک نقطه درگیری مهم و قابل اعتنا نیست، و از قضا موفق هم شدند تا تمرکز تصمیمسازان آلمانی را از نورماندی جابجا کنند.
▬ امروز نیز، در متن «خِرَدفضا» درگیری قابل ملاحظهای برقرار است که هدف آن، هم عموم انسانها و ماشینهای محاسب، و هم بویژه «تصمیمسازان» است.
▀█▄ فرجام کلام
▬ پنج رکن «هستیشناسی»، «معرفتشناسی»، «اخلاقشناسی»، «زیباییشناسی»، و «منطق»، ابزارهایی هستند برای سازماندهی و اشکالزدایی از «خِرَدفضا».
▬ به این پنج رکن، «سکو یا پلتفرم خِرَد» میگوییم؛ این پلتفرم، فراتر از صرف حل تعارضات شناختی است، و این امکان را ایجاد میکند تا «اینفوسفر» و «خِرَدفضا»، توأمان در مسیری حقیقیتر و اخلاقیتر و زیباتر و منطقیتر، گسترش یابند.
▬ در واقع، «سکو یا پلتفرم خِرَد»، ضامن آینده حقیقیتر و اخلاقیتر و زیباتر و منطقیتر ما خواهد بود، و اگر، نتوانیم با همیاری انسانی-ماشینی، این پلتفرم را توسعه دهیم، آینده ما، به شکلی که در «نبردهای غیرواقعی شناختی» ترسیم خواهد شد، شکل خواهد گرفت.
▬ در اینجا هدف، آینده انسانی در مقابل آینده ماشینی نیست، بلکه هدف، آینده حقیقی و اخلاقی و زیبا و منطقی است.
توأم با اقتباس های آزاد...
مآخذ:...
هو العلیم
با سلام، با توجه به اینکه جهت گیری ارزشی تکنیوم بر اساس مبانی ارزشی فرهنگ و تمدن غرب است، آیا تصور شما این است که تکنیوم میتواتد تمام دستگاههای شناختی را به خردفضای مطلوب(یا قوام دهنده بقای خودش) هدایت کند؟
=============
سلام. بدواً باید معلوم شود که «غرب» دقیقاً چیست؟