جمع‌بندی‌دسـ☷ـتنامه‌نظریه‌های‌جامعه‌شناسی... چرخش مدرن... سبک متمایز علوم اجتماعی قاره‌ای... ژان-ژاک روسو

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    رنه دکارت خط متمایزی را در فلسفه و فکر قاره‌ای بنا نهاد که طی آن «سوژه» یا فاعل شناخت، نقطه عزیمت معرفت قلمداد گردید؛ به این معنا که در همه چیز شک ورزید و نقطه آغازین بازگشت به شناخت را در «سوژه» نهاد؛ این، نقطه آغازی بر تأملات عمیق در مورد ماهیت سوژه شد؛ و در مرحله‌ای از بلوغ یا طغیان خود به رمانتیسیسم راه برد. بی‌گمان، ژان-ژاک روسو، در جنبش رمانتیسیسم و گسترش ابعاد آن سهم درخوری دارد.
▬    روسو با روشی شبیه رنه دکارت و شک دستوری او در «گفتارهایی درباره روش» (Discours de la Méthode Pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences, 1637) آغاز می‌کند، و می‌کوشد «وحشی نیک» (Noble Savage/Bon Sauvage)، لوح سپید و بدون پیش‌فرضی را تعریف کند تا با تکیه بر آن، فرد را در وضعیتی قبل از قرارداد اجتماعی تحلیل نماید. آن‌طور که در «امیل»/ Émile, ou De l’éducation, 1762و رساله «گفتاری در باب علوم و هنرها»/ Discours sur les sciences et les arts, 1750 باور دارد، سازه‌های تمدن تطور یافته و از جمله آموزش و علوم و هنرها، موجب فساد و انحطاط وحشی نیک را فراهم می‌آورد، نه تعالی آن را. وحشی نیک، آن است که در عین زندگی در اجتماع، هنوز تابع خصال طبیعی خویش است.
▬    دو غریزه حب نفس و حس همدردی طبیعت انسان را می‌سازد. در وضع طبیعی، انسان‌ها مستقل، آزاد، مادون خوب و بد، و نسبت به هم بی‌اعتنا هستند. ولی با زندگی در اجتماع و به واسطه مالکیت و سپس نابرابری، از این وضع نیک فاصله می‌گیرند؛ از دیدگاه روسو، با فرا رفتن از وضع موجود، می‌توان دوباره به آزادی و استقلالی که در وضع طبیعی داشته‌ایم، بازگردیم. جایگاه قرارداد اجتماعی حداقلی، سیاست، و آزادی، دقیقاً همین جاست (Du contrat social; ou Principes du droit politique, 1762).
▬    «انتقال از وضع طبیعی به قرارداد اجتماعی، موجب دگرگونی بزرگی در او می‌شود: این تحول سبب می‌گردد که در رفتار وی، عدالت جانشین غریزه شود و اعمال او بر خلاف گذشته، طبق موازین اخلاق صورت گیرد. آن‌گاه است که شهوات کنار می‌روند و جای خود را به حق می‌دهند و انسان به جای آن‌که زیر تأثیر هوی و هوس جسمانی باشد، به ندای تکلیف گوش فرا می‌دهد؛ او که در گذشته، فقط به منافع خود پایبند بود، اکنون لازم می‌بیند که بر طبق اصول دیگری عمل کند، و پیش از آن‌که به دنبال تمایلات نفسانی خود رود با عقل مشورت کند.
▬    «هر چند که انسان در این وضع [تازه] از بسیاری از مزایای طبیعی محروم شود، ولی در عوض مزایای با ارزش دیگری به دست می‌آورد، استعدادهای ذهنی او به کار می‌افتد و پرورش می‌یابد، دامنه افکارش وسیع می‌شود، احساسات و عواطفش والا می‌گردد و روح او به مرتبتی ارتقاء می‌یابد، که اگر برخی رذالت‌ها گاه این وضع تازه را به وضعی پست‌تر از وضع طبیعی تبدیل نمی‌کرد، می‌بایست همواره لحظه فرخنده‌ای را که در آن از وضع آغازین خود جدا شد و از حال حیوانی بی شعور و محدود به مقام انسانی عاقل و هوشیار درآمد، سپاس گوید.
▬    «حال، بهتر است امتیازاتی را که انسان از این دگرگونی احوال به دست می‌آورد و از دست می‌دهد، به صورتی بیان کنیم که مقایسه آن‌ها آسان‌تر باشد؛ آن‌چه انسان با عقد قرارداد اجتماعی از دست می‌دهد، آزادی طبیعی و حق نامحدودی است بر هر آن‌چه می‌تواند به دست آورد و نگاه دارد. و آن‌چه به وسیله قرارداد کسب می‌کند، آزادی مدنی و حق مالکیت همهٔ چیزهایی است که در تصرف اوست. برای آن‌که به ماهیت اصلی این داد و ستد پی ببریم، لازم است که از طرفی (1) میان آزادی طبیعی که حدود آن فقط به وسیله قدرت فرد تعیین می‌شود، و آزادی مدنی که به وسیله اراده همگانی محدود می‌گردد، و از طرف دیگر، (2) میان تصرفی که بر اثر زور حاصل می‌شود، با حق نخستین متصرف و حق مالکیت که مجوز آن یک سند قطعی است، قائل به تمایز شویم.
▬    «و نیز، می‌توانیم به آن چیزهایی که قبلاً ذکر کرده‌ایم، آزادی اخلاقی (liberté morale) را هم (به عنوان یکی دیگر از مزایایی که وضع مدنی برای انسان فراهم می‌آورد) اضافه کنیم. آزادی اخلاقی، انسان را بواقع، صاحب اختیار خود می‌کند، زیرا کسی که زیر فرمان شهوات و خواست‌های نفسانی خویش باشد به نوعی بنده است، ولی پیروی از قانونی که انسان خود برای خویشتن وضع کرده، آزادی [واقعی] است. در این باره بحث ما به درازا کشید و باید بگوییم که تحلیل مفهوم فلسفی کلمه «آزادی» خارج از موضوع تحقیق کنونی ماست. ...
▬    «...این...درست نیست که بگوییم افراد بعد از عقد قرارداد، حقیقتاً از چیزی صرف نظر می‌کنند... [زیرا نه تنها چیزی را از دست نمی‌دهند،] بلکه وضع زندگی آن‌ها بسیار از وضع گذشته‌شان بهتر می‌شود. آنان به جای آن‌که از موهبتی محروم شوند، داد و ستدی پرسود می‌کنند، بدین معنی که زندگی متزلزل و نامعلوم خود را با یک زندگی راحت‌تر و مطمئن‌تر سودا می‌کنند، به جای انجام لجام گسیختگی طبیعتشان آزادی حقیقی به دست می‌آورند، آن قدرتی که می‌توانستند به وسیله آن به دیگران آسیب رسانند با ایمنی زندگی‌شان مبادله می‌کنند؛ و در برابر از دست دادن نیروی فردیشان (که ممکن بود مغلوب قدرت دیگران شود) از حقی برخوردار می‌گردند که در پرتو اتحاد اجتماعی، تسخیر ناشدنی می‌شود».
▬    مشارکت عمومی در محاکم و رویه‌های جمعی، نوعی اراده عمومی را شکل خواهد داد که بیع ناپذیر و غیرقابل تقسیم است. از آن رو که عمیقاً ریشه‌دار است. شبیه همین مفهوم را هردر در مفهوم «روح ملت» دارد.
▬    پیشرفت انسان طبیعی در جامعهٔ مدنی، مستلزم تقید به جمهوری دموکراتیک، از طریق اراده‌ای جمعی است؛ اراده‌ای که به نظر روسو، واقعیتی منحصر به فرد، و متضمن برابری، آزادی و حاکمیت عمومی است. پس، جامعهٔ مدنی، محصولی از عقل انسانی و عدالت اجتماعی است. ارادهٔ کلی، از یک گفت و گوی عمومی و شورایی فراگیر بیرون خواهد آمد که شهروندان شکل می‌دهند. برای تحقق این مسأله، شهروندان بایستی به علقه‌ای عام برای رفاه عمومی اجتماع خود وفادار بمانند. فرد بما هو فرد، در این شکل از حکومت، فردی آزاد است، زیرا شهروندان، تنها از خود و از طریق همنوایی با علایق عقلانی و فراگیری که خودشان تعریف و تحدید می‌کنند، تبعیت می‌کنند.
▬    آزادی مطلق لیبرالیستی جان لاکی و امریکایی، بیانگر منافع شخصی است که این نوع از حاکمیت عمومی را از بین می‌برد. حاکمیت عمومی مد نظر روسو، هر چند که بسیار مبهم است، قطعاً، مبتنی بر همبستگی اجتماعی است. تا آنجا که به روسو مربوط است، این ابهام میان منافع شخصی و اراده عمومی، با تعمق در معنای «اراده» قابل حل و فصل است. واقع آن است که گوهر «اراده»، همان طور که بعدها، آرتور شوپنهاور نشان داد، گوهر هستی است و از این طریق، نقشی میان ذهنی برای شکل‌گیری روح جمعی می‌سازد. آنچه لاجرم انسان‌های طبیعی یا وحشی‌های نیک را می‌تواند دور هم جمع کند و از آن‌ها اتحادهای نیرومند بسازد، جوهری فلسفی و حکمی است که در گوهر اراده نهفته است.
▬    از گفته‌های پیشین، چنین برمی‌آید که در باور روسو، اراده عمومی همیشه بر حق است و هدف آن همانا خیر عمومی است. ولی این، دلیل آن نیست که تصمیمات مردم هم، پیوسته درست باشد. هدف آدمی هماره خیر خویش است، ولی چه بسا همیشه نداند که خیر او چیست. مردم، هیچ‌گاه فساد نمی‌پذیرند، ولی اغلب، دچار انحراف می‌گردند، و آن وقت است که به نظر می‌آید به بدی‌ها گرایش دارند. اغلب، میان اراده عمومی و اراده همه افراد، اختلاف قابل ملاحظه‌ای وجود دارد: هدف اراده عمومی، نفع مشترک است و هدف اراده همه افراد، منافع خصوصی است، و فقط حاصل جمع اراده‌های تک تک افراد است. حال، اگر از این مجموعه، منافعی را که با هم مغایرت دارند و همدیگر را خنثی می‌کنند، حذف کنیم، آن‌چه باقی می‌ماند، اراده عمومی است. اگر مردم، همه افراد، هنگامی که می‌خواهند تصمیمات خود را بگیرند، به قدر کافی درباره موضوع مورد نظر آگاه شده باشند و هیچ‌گونه تبانی و ارتباطی میان آنان وجود نداشته باشد، در آن صورت، همیشه اراده عمومی از حاصل جمع اختلاف‌های کوچک ناشی می‌شود و تصمیمات آنان، همواره خوب و درست خواهد بود. ولی هنگامی که دسته‌ها و حزب‌ها بتوانند به بهای منافع کل اجتماع تشکیل شوند، اراده عمومی به اراده‌های گروه‌های مختلف افراد مبدل می‌شود، و هر یک از آن اراده‌ها از نظر اعضای حزب متبوع، اراده عمومی و از نظر کشور به طور کلی، اراده خصوصی به شمار می‌رود. دیگر نمی‌توان گفت که به تعداد افراد رأی دهنده وجود دارد، بلکه باید گفت که فقط به تعداد حزب‌ها و دسته‌ها، رأی دهنده موجود است. هر اندازه که از میزان اختلاف‌ها کاسته شود، نتیجه‌ای که حاصل می‌شود دارای عمومیت کمتری است. سرانجام، وقتی یکی از حزب‌ها یا دسته‌ها به قدر کافی قدرت استیلا بر دیگران را پیدا کند، دیگر، نتیجه‌ای که به دست می‌آید حاصل جمع اختلاف‌های کوچک نیست، بلکه فقط یک اختلاف هست. هنگامی که چنین وضعی پیش آید، دیگر «اراده عمومی» وجود نخواهد داشت و عقیده‌ای که در این حال پیروز می‌شود فقط یک عقیده خصوصی است.
▬    از این قرار، هدف روسو، تقلیل هر چه بیشتر نهادهای قانونی است؛ در واقع، در دیدگاه روسو، قوه مقنن، ساختمانی ثابت با جلسات منظم سه روز در هفته نیست، بلکه مقرر است تا هر گاه، ناگزیر قانونی لازم آمد، مردم شهر در میدان شهر گرد هم آیند و پس از وارسی در موضوع قانونی وضع نمایند و متفرق گردند. نکته مهم در این فرآیند قانون‌گذاری آن است که باید «برابری+حداکثر آزادی» صورت پذیرد. در واقع، روسو، درکی حداقلی از حکومت داشت.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.