ژان ژاک روسو در «قرارداد اجتماعی»
• تعهدهایی که ما را نسبت به هیأت اجتماع مقید میسازند، تنها بدین علت الزامآورند که حالت متقابل دارند؛ و ماهیت این تعهدها به نحویست که هر کس، به وقت اجرای آنها، ضمن آنکه برای دیگران کار میکند، خودش نیز از آن کار سود میبرد. چرا همیشه اراده عمومی، بر حق و درست است و چرا هر فردی پیوسته سعادت افراد جامعه را در نظر دارد؟ آیا بدین علت نیست که همه اشخاص کلمه «هر فرد» را به خود اختصاص میدهد و هنگامی که برای همه رأی میدهد به خویشتن میاندیشد؟...
• از آنچه گفتیم، میتوان دریافت که سبب عمومیت اراده، بیشتر، علاقه مشترکی است که موجب متحد ساختن افراد میگردد، نه کثرت کسانی که در این اراده شریک هستند، زیرا در چنین جماعتی، هر کس به آن شرایطی تن درمیدهد که بر دیگران تحمیل میکند؛ این، یعنی هماهنگی و اتحاد ستودنی نفع و عدالت [اجتماعی]...
• اساس قرارداد اجتماعی را از هر لحاظی که مورد توجه قرار دهیم، همواره به یک نتیجه میرسیم و آن این است که قرارداد اجتماعی، یک برابری واقعی را میان افراد اجتماع برقرار میسازد، و به موجب این قرارداد، همه افراد به طور یکسان، دارای وظایفی هستند و باید از حقوق یکسانی هم برخوردار باشند. ...
• هر کس، میان منافع شخصی و منافع عمومی، در مورد موضوع خاص تفاوت قائل شود، متوجه میگردد که نمیتواند منافع خود را به طور کلی از منافع عمومی جدا سازد. و فقط در این یک مورد خاص است که آسیبی که بر اثر عمل او به اجتماع میرسد، در مقایسه با نفع شخصی که از همان عمل عاید او میشود ناچیز مینماید. پس، از این مورد خاص که بگذریم، او هم به قوت تمام افراد دیگر به پاس منافع شخصیاش، خیر عموم را میخواهد.
مآخذ:...