دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ همچون پس از انتخابات ۱۳۹۲، بعد از انتخابات ۱۳۹۶، انتلکتولهای اصلاحات از علیمحمد حاضری گرفته تا محسن کدیور، کوشیدند تا نتیجه انتخابات را به نفع خود و بعضاً به زیان مسیر انقلاب تعبیر کنند، و حتی مرگ «اصولگرایی انقلابی» را جشن بگیرند. وجه بارز همه این تفسیرها این بود که هیچ یک مستظهر به تحقیق جامعهشناختی دقیق از سیر و مقایسه رویدادها، نظرسنجیها، یا مطالعات منظم و مقایسهای نبود. حتی هیچ بودجهبندی و قشربندی صحیحی از آراء و نتایج آن نیز در دست نبود. و این بار هم، باز، مقام عالیرتبه امنیتی از اردوگاه خود آنها، با نام امنیتی «مشهدی عباد»، رویاروی آنها قرار گرفت و پاسخ ایشان را داد. پس از انتخابات ۱۳۹۲، او صراحتاً به همقطاران خود گفت: «من دلم نمیخواهد به اصلاحطلبان در این انتخابات نمره بالا بدهم و بگویم که عقلگرایی اصلاحطلبان، این انتخابات را به وجود آورد. بلکه معتقدم که تغییرخواهی جامعه این انتخابات را رقم زد». همچنین گفت: «جامعهشناسی ما در رفتارشناسی رأیدهندگان، جامعهشناسی اسکیپی است. ما نچنچ میکنیم و با تعجب میگوییم که نتیجه اینطوری شد! این اصلاً خوب نیست، چون ما قدرت پیشبینی نداریم. من وارد کردن بحثهای احساسی و غیرمعقولانه را در مورد تحلیل انتخابات نمیپسندم و باید در جست و جوی علت واقعی این پدیده باشیم». آن موقع، این سؤال مطرح بود که اگر انتخابات ۱۳۹۲ دستپخت انتلکتولهای اصلاحات نبود، و از طرف دیگر، چهره همیشه حاضری همچون حسن روحانی نمیتوانست نماد «تغییر» باشد، پس به زعم «مشهدی عباد» انتخابات ۱۳۹۲ دستپخت چه فرد یا افرادی بود؟ و جواب، برای ناظران انتخابات معلوم بود؛ پای یک اتحاد امنیتی-انتخاباتی، و از جمله خود «مشهدی عباد» در میان بود. آشنا، صادق، مشهدی عباد، فلاح ... .
▬ «مشهدی عباد»، این بار اما، نه پس از انتخابات، بلکه دو روز مانده به انتخابات ۱۳۹۶، در ساعت یازده و شش دقیقه روز ۲۷ اردیبهشتماه، در یادداشتی که عنوان آن را این چنین انتخاب کرد: «کار انتخابات تمام است فکر فردای انتخابات باشیم. من از جامعه مأیوس میترسم»، از یأس، آن هم در روز پس از انتخابات خبر داد. علی الاصول، یک جامعه، هر وقت هم مأیوس باشد، یک روز پس از انتخاباتی که در آن رئیس جمهوری با رأی قاطع ۵۷ درصدی انتخاب شده باشد، نباید مأیوس باشد، مگر آن که این ۵۷ درصد، گیر و گوری داشته باشد، که به باور من داشت؛ اگر، این رأی از سویدای دل رأی دهندگان برنیامده باشد و چیزی بیش از یک برساخت امنیتی نباشد.
▬ «مشهدی عباد» به درستی درباره «فقر امید» و «یأس»، آن هم دقیقاً در روز پس از انتخابات میگوید: «باور من این است که به ملاحظاتی بزرگ در خصوص منافع و مصالح ملی نیاز داریم. ایران باید با قدرت و با انسجام صد در صدی نمایان شود. این همان نکتهای است که مقام معظم رهبری نیز نسبت به آن تصریح کردهاند. انتخابات هر قدر باشکوهتر برگزار شود، بیشتر به امنیت، انسجام، آرامش و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد. امروز بیش از هر زمان دیگر به آرامش نیاز داریم. آرامش و پرهیز از تند کردن و نا آرام کردن فضای عمومی کشور نیاز بیبدیل ما برای فردای بعد از انتخابات است. انتخابات یک ماه طول میکشد، اما کشور را باید چهار سال اداره کرد و همه این چهار سال متأثر از فضای این یک ماه است. این یک ماه باید زمینهساز آرامش و اجماع باشد، نه راهی به سوی تنش، توقعات فزاینده و بدون قابلیت محقق شدن». و وقتی عنوان یادداشت او این است که «فکر فردای انتخابات باشیم. من از جامعه مأیوس میترسم»، باید بپذیریم که ملاحظات فوقالذکر تحقق نیافته است. در واقع، هر چند اتحاد امنیتی-انتخاباتی عدد ۵۷ درصد را برساخته است، ولی واقع آن است که جامعه، خود نیز مبهوت این نتیجه است و رأی شورای نگهبان قانون اساسی، تا حدی این موضوع را روشن خواهد کرد.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم