دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه
▬ «دروغ فاحش [آقای] آخوندی مقابل چشم ملت ایران» (تسنیم/ ۱۲۷۳۹۱۲).
▬ و این آقای آخوندی، همان رئیس ستاد انتخاباتی همان آقای میر حسین موسوی، و همان طراح شعار «دروغ ممنوع» است ...
▬ و این آقای «دروغ ممنوع»، وقتی میخواست رأی اعتماد نمایندگان پارلمان را بگیرد، میگفت: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامه ریزی ایران کردم که بعد از آن این مسئله ردیف پیدا کرد».
▬ بعد، آقای «دروغ ممنوع» گفت که مسکن مهر «مزخرف است»!
▬ حالا این آقای «دروغ ممنوع»، کار مسکن مهر را به سطحی از فلاکت رسانده است که عملاً مسکن مهر، نه تنها «مسکن مهر» نیست، حتی «مسکن اجتماعی» هم نیست. نه «مسکن مهر» به جایی رسید و نه «مسکن اجتماعی».
▬ و بالاخره، همین آقای «دروغ ممنوع»، با «دروغ» خود، کار را به جایی رساند که مجلس شورای اسلامی، رسماً بسط پروژه مسکن مهر را خاتمه داد، و حالا مجلس، نه برای «دروغ» آقای «دروغ ممنوع»، بلکه بویژه برای فاجعه برخورد دو قطار او را به محکمه فرا خوانده است.
▬ اما تاریخ فراموشکار نیست. این حرفها و این کارها مرور میشود و معلوم میگردد که چه کسانی «دروغ» گفتند؛ دروغ تقلب را و دروغ مسکن مهر را ...؛ نه؛ تاریخ فراموشکار نیست. وقایعی که امروز دستپاچه مرور میشوند، بعدها با حوصله تحلیل میگردند. از این روست که میگویم تاریخ فراموشکار نیست.
▀█▄ تجزیه و تحلیل
▬ فکر و طرح «مسکن مهر» که میتوانست بسط و اصلاح پیدا کند، نابود شد؛ ولی دشوار نیست که تصور کنیم که همین سرنوشت در انتظار «طرح جامع سلامت» هم هست. از همان ابتدا، وزیر بهداشت، وصله ناجور این دولت بود، و ماههاست که صدای خرد شدن استخوانهای «طرح جامع سلامت» در اعماق کابینه به گوش میرسد.
▬ برنامههایی مانند «مسکن مهر» و «طرح جامع سلامت» در روحیه این دولت، به توقف میرسند. اینها برنامههای از جنس «مردمی» هستند که از طراحیهای روشنفکرانه گروه عقلا بدور هستند.
▬ برای آن که این دولت، و از آن مهمتر، کلوپ نیاوران که دولتهای ایران غیر از دولت آقای دکتر محمود احمدینژاد را بر سر کار آورده (و گویی خیال هم ندارد که به این انحصار پایان دهد)، با مردم رابطه صمیمانهتری را برقرار کند، باید تغییراتی در عادات کشورداری خود ایجاد کند. من نصایحی برای آنها دارم:
۱. یکی آن که به طور مرتب، اطلاعاتتان را درباره کشور و مردم بروز کنید: شما نیاورانیها، یک زمانی مردمی بودید، ولی الآن نیستید. این، از طرز نگرش شما و نابود کردن طرحهای مردمی مانند «مسکن مهر» و «طرح جامع سلامت» پیداست. شما دقیقاً همان چیزهایی را از بین میبرید که به هر دلیل، مایه دلخوشی مردم است، و دقیقاً سراغ اجرای همان تصمیمها و اقداماتی میروید که مردم به آنها اقبالی نشان نمیدهند. هیچگاه مردم را به حال خود رها نکنید، و از آنها بیخبر نباشید. از این گذشته، به روز رسانی اطلاعاتتان درباره مردم، به شما کمک میکند تا از مردم کمک بگیرید؛ به این میگویند سیاست و اقتصاد مقاومتی. سیاست و اقتصادی که به جای تمرکز بر برجام و موازنه منفی میان قدرتهای بزرگتر، چشم به نیروها و توان مردمی و داخلی دارد.
۲. دوم آن که شنونده حرفهای دیگران هم باشید: سخنان اهانتآمیز رئیس جمهور در یکی از واپسین فرصتهای گفتگوی مطبوعاتی خود قبل از انتخابات، و استفاده از عبارات رکیکی مانند «عینک بزنید تا ببینید!» نشان داد که روحیه خودبزرگبینی در اصحاب حلقه نیاوران عمیقاً ریشه دوانده و تنها خصلت آن مشاور معزول رئیس جمهور نیست. این، خصلت پاینده آنها شده است، غافل از این که همینها زمانی به عنوان انقلابیها، خودبزرگبینی را با عبارت «استکبار» منهی و منفی میشمردند. کشور در شرایط پیچیدهای مانند امروز، به گفتگو میان همه نیروها نیاز دارد. بنا به تعریف، گفتوگو فرآیندی است که بین دو یا چند نفر صورت میپذیرد، و چنانچه یک طرفه شود و دولتمردان عادت نداشته باشند تا دیگران را به رسمیت بشناسند، درک کنند، و همراه با دغدغههای آنان سخن بگویند، و حتی به مردم اهانت کنند، گفتوگویی در کار نخواهد بود. تاریخ سخنان رئیس جمهور در این سه سال و نیم، مشحون است از اهانتهای ریز و درشت به دیگران و این را وزیر مسکن او هم آموخته و میگوید: مایه دل خوشی مردم «مزخرف است». پس، توصیه من به نیاورانیها این است که همیشه به مردم احترام بگذارید تا ایدههایشان را با شما در میان بگذارند و با این کار، علاوه بر آن که در ذهن یکی از هوشمندترین مردم دنیا شریک میشوید، به تأثیرگذاری پیامی که از طریق این نوع گفتوگوها به آنها منتقل میشود، بیفزایید.
۳. نکته آخر این که دروغ نگویید، و حتی از دو پهلو و مبهم صحبت کردن پرهیز کنید: ابتدا نگویید که اصلاً طرح مسکن مهر را شما درست کردهاید، تا بعد مجبور بشوید زشت و قبیح، بگویید «مزخرف است». این، دروغی آشکار در پیشگاه ملت و نمایندگان ملت بود. سیاستمدارانی که به دلایلی از جنس ملاحظات قدرت، اقدام به دروغگویی میکنند، یا حتی دو پهلو و مبهم سخن میرانند، در واقع، به عدم اعتماد مردم به سیاست دامن میزنند. وانگهی، آنها با این کار از اقتدار سیاسی خویش میکاهند، و به عدم اتکاء به نفس و ناتوانی در متقاعد کردن مردم اذعان میکنند.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم