دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ مطلب ۱.
▬ تغییرات کابینه همچنان محل تأمل اهل نظر است، چرا که، بیگمان، منشأ هزینههای مستمر در آینده خواهد بود. هم مواضع رئیس جمهور در اطراف موضوع نگرانی ایجاد میکند، و هم مواضع گزینههای منتخب. بنا به دلایل متعدد، این تغییرات برای کشور عوارض ایجاد خواهد کرد.
▬ رئیس جمهور، شش ماه مانده به انتخابات، میخواهند تغییراتی ایجاد کنند، ولی، به نظر نمیرسد که نتیجه، آن شود که میخواهند. رئیس جمهور در این چند ماه آخر، میخواهند برای اخذ یک نگرش کاملاً متفاوت در دولتی که نگرشهای پیشیناش نامؤثر از آب در آمدهاند، دست به کار شوند، در حالی که باید خیلی زودتر، آن طور که منتقدان مشفق خواهش داشتند، در مسیر اقتصادی دست به کار میشدند.
▬ خیلی شنیدهاید. واقعاً چند بار شنیدهاید که فردی (یک سیاستمدار، یک روزنامه نگار، یا یک فعال اجتماعی) در مورد ضرورت عاجل تغییر صحبت کند؟ بسیار. آنها میخواهند با حرکات تند و مقاومتناپذیر از بنبستهای خودساخته رها شوند. آنها میخواهند از همه حرفهای پوچ و حالات منفی که رجال فعال را آزار میدهند و جلوی پیشرفت را میگیرد، رها شوند. ولی، معمولاً، نتیجه نمیگیرند. واقعاً چند وقت یک بار تغییرات بلند مدت و قابل توجه را مشاهده کردهاید؟ زیاد نه. حرکت به سمت تغییر، مقدمات و مقارناتی احتیاج دارد، و دشوار بتوان بدون تدارک این مقدمات، آن هم از طریق معکوس روند صحیح، به نتیجه رسید.
▀█▄ مطلب ۲.
▬ مسیر دولت، بر عکس، به نظر میرسد، با سیاستهایی که عیناً حرکت در مسیر نقاط ضعف و زوال دولت اصلاحات است. از شواهد چنین بر میآید که دولت و حامیانش با یک محاسبه اشتباه، میکوشند تا از فرهنگ به عنوان یک برگ انتخاباتی استفاده کنند، و این، یعنی، پا گذاشتن جای پای دولت اصلاحات، که نه تنها برای اسلاف اصلاحطلب کامکاری انتخاباتی به همراه نیاورد، بلکه به فرهنگ کشور نیز آسیبهای جبرانناپذیر وارد آورد.
▬ از عصر اصلاحات تا کنون، سالهاست که کشور، هزینههای هنگفتی را صرف بازیهای فرهنگی میپردازد، بدون آن که این بازیها ربط روشنی به مسائل جامعه ما داشته باشند. دولت و همراهانش، انبوه مسائل کشور را رها کردند و به وزارتخانههای فرهنگی با حاشیههای عجیب و غریب پیدا کرده بودند، چسبیدند. درست وقتی که کشور به توجه رئیس جمهور به مسائل حاد اقتصادی احتیاج دارد، رئیس جمهور، مهره چینی مجدد وزیران فرهنگی خود را صورت داد. اینها علامت خوبی نیستند، و لازم است رئیس جمهور، توجه خود را به بهبود رویهها و قابلیتهایی معطوف کنند که قاطبه مردم، وی را مأمور آن کردهاند؛ این، تنها راه ترمیم وجهه ایشان است.
▀█▄ مطلب ۳.
▬ خب؛ سخت است، ولی، ناگزیر باید گفت که مسأله اصلی حرکات اخیر دولت، حتی، فرهنگ هم نیست، بلکه موضوع، بیشتر انتخاباتی است، و این اسف و آه و ناله را بیشتر میسازد. در واقع، مع الأسف، مقدورات و فرصتهای دولت، در حال صرف شدن برای مقاصد انتخاباتی هستند و این «خوب» نیست.
▬ چه بر سر دولتی آمده است که میخواست صد روزه اوضاع را سر و سامان دهد؟ آنها ۱۵۹ وعده اقتصادی به مردم سپردند (الف/ خبر شماره ۴۰۵۹۹۷)، و امروز، برای مبارزات انتخاباتی آینده، چنان دستی خالی دارند که وارد این فاز از جنگ روانی برای مبارزات انتخاباتی شدهاند، که عملاً سه وزارتخانه حساس و فرهنگی را دستخوش گردبادهای سهمگین و پیچیده خواهد کرد؟
▬ این جنگ روانی، برای کشور و فرهنگ آن عوارض بلند مدت درست خواهد کرد. انتلکتولها، همان بلایی را که بر سر دولت اصلاحات آوردند، بر سر این دولت نیز خواهند آورد؛ آنها بدجوری فاصله دستگاه حکمرانی از مردم را افزایش میدهند. سبک مدیریتی انتلکتول زده دولت یازدهم، فاصله زیادی با مردم و خواستههای آنان دارد، و در انتخابات آینده باید دولت به مردم بازگردد. نکته مهمی که پیش از انتخابات آتی باید بدانیم، این است که ناکامی دولت در وعدههای صد روزه خود، باز میگشت به همین دکترین ناموفق ناظر بر مدیریت کشور و این ضعف باید در دولت آتی اصلاح شود.
▀█▄ مطلب ۴.
▬ عالیمقام دکتر سید رضا صالحی امیری (فلاح)، وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جلسه رأی اعتماد، از عزم خود برای راهاندازی «صنعت فرهنگ» گفت. او، به عنوان کسی که میگوید یک گروه پژوهشهای فرهنگی را در جایی راهاندازی کرده است، از «صنعت فرهنگ» سخن گفت، و اگر او واقعاً اهل پژوهشهای فرهنگی باشد، بعید است که نداند که این مفهوم چه دلالت ضمنی منفیای برای اهل پژوهشهای فرهنگی دارد. او احتمالاً میداند، مفهوم «صنعت فرهنگ»، مشخصاً دلالت به دستکاری فرهنگ توسط مراکز سرمایهداری به هدف از کار انداختن وجه آگاهیبخش و رهاییدهنده فرهنگ دارد. اگر یک وزیر، با چنین ذهنیتی سر وقت فرهنگ برود، چه باید اندیشید؟
▬ فرهنگ، هویت اساسی خود را دارد؛ هویتی که بیانگر ماهیت نحوه تعامل مردم و همکاری آنها با یکدیگر در یک بستر تاریخی دیرپاست. گر چه، فرهنگ یک موجودیت پیچیده است که از طریق تغییرات تدریجی باقی میماند و رشد میکند. فرهنگ، الگوی متکی به خود در رفتار مردم است که تعیین میکند چگونه مسائل انجام میشود.
▬ به رغم سیاستهای «صنعت فرهنگ» که با عجله و شش ماه مانده به «انتخابات»، «دیکته» میشوند، فرهنگ نمیتواند کپی شود یا به آسانی جا بیفتد. زمینههای فرهنگی، دائماً خود را تجدید میکنند و به آرامی تغییر مییابند و شاخ و برگ میدهند. آن چه مردم احساس میکنند، فکر میکنند و باور دارند در مسیری که در رفتار سیاسی خود در پیش میگیرند منعکس شده و شکل مییابد، و آن چه برنامه ریزان رقابتهای انتخاباتی دولت را به طمع دیکته سیاستهای «صنعت انتخاباتی فرهنگ» به دستگاههای فرهنگی میافکند، دقیقاً همین خاصیت فرهنگ است. اما، نکته اینجاست که این زمینههای فرهنگی قبلاً مورد سوء استفاده سیاسی انتلکتولهای اصلاح طلبی که تا کنون چند بار جهت خود را عوض کردهاند و اقبال و ادبار را با هم درآمیختهاند، قرار گرفته است، و سرمایه اعتماد را از کف دادهاند. این ترفندها پا خوردهاند.
▀█▄ مطلب ۵.
▬ پس از تجربه شکست اصلاحات، یک درس به دست آمد. این که سیاستمداران، فرهنگ را نباید به عنوان موضوع تغییرات سیاسی وعده بدهند، بلکه سیاست، علی الاصول باید فرهنگ را به عنوان زمینه مفروض بپذیرد و با آن کار کند و البته، میتواند بذر تغییرات بلندمدت را بیفشاند، ولی، هیچ گاه نباید به مخیله خود راه دهد که دستکاری فرهنگی را به کالای سیاسی قابل فروش تبدیل کند؛ تعبیری شبیه آن چه وزیر فرهنگ جدید استعمال کرد: «صنعت فرهنگ».
▬ فرهنگ، فقط محل بذرافشانی است، و میوه دادن آن ابداً در طول یک دولت دست نخواهد داد. از این قرار، شاید حق با فرنگیها باشد که برای فرهنگ، از لفظ Culture استفاده میکنند که اشاره به زراعت و بذر افشاندن دارد. حیطه فرهنگ، قلمرو «صنعت» نیست. کار باغبان صبوری است که به ثمر دهی بیست و سی ساله چشم دارد. باغبان بیحوصله، آن هم شش ماهه نداریم، و وزرای فرهنگی اخیر دولت، همان شش ماههها هستند که در هر مأموریتی که دارند، کامیاب نخواهند شد، چرا که، این، رسم باغبانی نیست.
▬ یک سازمان یا وزارتخانه، نمیتواند شش ماه مانده به «انتخابات»، فرهنگ را به راحتی با یک فرهنگ تازه معاوضه کنند. تا حد زیادی، موقعیت فرهنگی همان است که هست، و اجزایی را شامل میشود که مزیتهای طبیعی برای سیاستی معین و بومی ایجاد نماید، یا بر عکس، اجزایی که ممکن است به عنوان مانع عمل کند. حکمرانی صحیح آن است که این زمینهها را درک کند و بر آنها سوار شود، نه آن که عبث، بکوشد آنها را فوراً عوض و بدل کند.
▬ برای کار کردن مؤثر با فرهنگ، باید آن را درک کنید، تشخیص دهید که کدام ویژگیها مقدمتر و ثابتتر هستند، و این که تمییز دهید این ویژگیها یک کمک هستند یا یک مانع، و اگر مانع هستند، این سیاستهای شماست که باید تغییر کند.
مأخذ:رسالت
هو العلیم